علم پزشکی



بدن ما از گوشت، پوست و استخوان درست شده است. اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، بافت‌ها و سلول‌ها را می‌بینیم. باز هم دقیق‌تر شویم، می‌توانیم آب، پروتیین، چربی، گلوکوز، DNA و بسیاری مولکول‌های دیگر را ببینیم. ولی اگر باز هم ریزتر و در سطح اتمی بدنمان را وارسی کنیم، متوجه نکته‌ی شگفت‌انگیزی می‌شویم.

به گزارش جی پلاس، ۹۹ درصد وزن بدن ما از ۶ عنصر اکسیژن، کربن، هیدروژن، نیتروژن، کلسیم و فسفر درست شده است. آن یک درصد باقی مانده را هم عناصری مثل منیزیوم، سولفور و آهن تشکیل داده‌اند. این اتم‌ها در قالب مولکول‌های مختلف در بدن ما قرار گرفته‌اند و در فرایندی بسیار پیچیده، سلول‌ها و در کل بدن ما را ساخته‌اند. هیچ می‌دانید این عناصر از کجا آمده‌اند؟ شاید تعجب کنید اگر بگوییم هیچ‌کدام از این عناصر به تازگی بوجود نیامده‌اند و میلیاردها سال پیش در دل ستاره‌ها ساخته شده‌اند. ما در حقیقت فرزندان ستاره‌ها و البته یک اتفاق بزرگ کیهانی هستیم. اتفاق بزرگی که درست ۱۳٫۷ میلیارد سال پیش رخ داد. بنابراین اگر تا به حال دنبال پیدا کردن موجودات فضایی بوده‌اید، بهتر است جلوی آینه بایستید و کمی خودتان را برانداز کنید! همانطور که گفتیم، ۹۹ درصد وزن بدن ما فقط از ۶ عنصر اکسیژن، کربن، هیدروژن، نیتروژن، کلسیم و فسفر تشکیل شده است. یعنی وقتی آب می‌خوریم، از آن‌جا که مولکول آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن (H2O) درست شده، این دو اتم را وارد بدن خود می‌کنیم. وقتی گوشت می‌خوریم اتم‌های کربن را وارد بدنمان می‌کنیم. زمانی که شیر می‌خوریم، در حقیقت مقدار زیادی کلسیم قورت می‌دهیم. همه‌ی این‌ها بدن ما را می‌سازند و برای اینکه موجود زنده‌ای به نام انسان باشیم ضروری هستند. گوشت، پوست، استخوان و سلول‌های ما، همگی از این عناصر تشکیل شده‌اند. دقیقا همه‌ی عناصری که می‌توانیم آن‌ها را در جدول تناوبی که با نام جدول مندلیف هم می‌شناسیم پیدا کنیم. ما از همان عناصری ساخته‌ شده‌ایم که بسیاری از اشیاء اطرافمان از آن‌ها ساخته‌ شده‌اند. حال این سوال پیش می‌آید که عناصر از کجا آمده‌اند؟ Body بهتر است ابتدا بگوییم عناصر چه موجوداتی هستند. عناصر موادی هستند که همه‌ی اتم‌های آن‌ها تعداد پروتون‌های برابر دارند. اتم‌هایی که از پروتون، الکترون و البته یک سری ذرات زیر اتمی دیگر تشکیل شده‌اند. وقتی یک پروتون و یک الکترون در کنار هم قرار می‌گیرند، اتم هیدروژن درست می‌شود. وقتی تعداد پروتون‌ها به دو عدد می‌رسد، اتم هلیوم بوجود می‌آید. کل طبیعت، از ۹۴ عنصر درست شده است. با این حال جدول تناوبی کنونی ما ۱۱۸ عنصر دارد. ۲۴ عنصر باقی مانده را در آزمایشگاه ساخته‌ایم. عناصر پازل‌های سازنده‌ی ماده هستند که وقتی در آرایش‌های مختلف و تعداد گوناگون قرار می‌گیرند،‌ مولکول‌ها را می‌سازند. عناصر مختلف را نمی‌توان با استفاده از واکنش‌های شیمیایی معمول به یکدیگر تبدیل کرد و آن‌ها فقط از طریق تبدیل هسته‌ای» به عنصری دیگر تبدیل می‌شوند. به هر حال جالب است بدانیم که عالم با یک انفجار خیلی بزرگ به نام مهبانگ» (Big Bang) بوجود آمد. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم، در همان ابتدای کار فقط پروتون وجود داشت. سپس وقتی جهان اندکی سرد شد، هرکدام از پروتون‌ها به یک الکترون‌ پیوستند و اتم هیدروژن را ساختند (البته مقداری هم هلیوم بوجود آمد). بنابراین همه‌ی اتم‌های هیدروژنی که اکنون در آب وجود دارند و شما آن‌ها را می‌نوشید، حدود ۱۳.۷ میلیارد سال پیش و در ابتدای پیدایش کیهان ساخته شدند. آن‌ها ۱۰ درصد وزن بدن ما را تشکیل داده‌اند. بنابراین قسمت عمده‌ای از بدن ما کاملا باستانی و متعلق به ابتدای بوجود آمدن زمان است. بعد از گذشت حدود ۳۰۰ میلیون سال از انفجار بزرگ، اتم‌های هیدروژن سرگردان به دلیل نیروی گرانش دور هم جمع شدند و در جاهای مختلف فضا، کپه‌هایی تشکیل دادند. این دسته‌ها کم‌کم بزرگ شدند و به صورت گوی در آمدند. به دلیل جرم خیلی زیاد گوی‌ها، گرانش آن‌ها خیلی زیاد شد و فشار و دما در مرکزشان افزایش یافت. این دما و فشار زیاد باعث شد که پروتون‌های موجود در اتم هیدروژن به هم جوش بخورند و جفت شوند. بدین ترتیب اتم هلیوم بوجود آمد. یعنی دو پروتون، دو الکترون و البته دو نوترون. طی این فرایند که با نام همجوشی هم شناخته می‌شود، مقدار خیلی زیادی انرژی و نور ساطع می‌شود. این گوی‌های هیدروژنی چیزی نیستند جز همان ستاره‌هایی که می‌شناسیم. مثلا خورشید ما در هر ثانیه ۵۰۰ میلیون تن هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کند. البته ما تقریبا هیچ اتم هلیومی در بدنمان نداریم، مگر اینکه ناخودآگاه مقداری از آن را به هنگام ترکیدن یک بادکنک تنفس کنیم. ولی به هر صورت هیدروژن و هلیوم ۹۸ درصد ماده‌ای که در عالم می‌بینیم را ساخته‌اند. در فرایند

همجوشی هسته‌ای ستاره‌ها، یک سری اتم‌های سنگین‌تر هم بوجود می‌آید. یعنی تعداد زیادی پروتون به هم جوش می‌خورند و عناصر سنگین‌تر را می‌سازند. در مرکز ستاره‌های بزرگ آن‌قدر فشار و گرما زیاد می‌شود که فرایند همجوشی می‌تواند عناصر سنگین‌تر مثل اکسیژن و کربن را بسازد. اکسیژن، ۶۵ درصد وزن بدن ما و کربن ۱۸ درصد وزن بدن را ساخته‌اند. ستارگان بعد از مدتی سوخت هیدروژن خود را تمام می‌کنند و شروع به سوزاندن هلیوم می‌کنند. این فرایند ادامه پیدا می‌کند تا اتم‌های مختلف بوجود آیند و به عنصر ۲۶ام یعنی آهن برسیم. معمولا وقتی آهن زیادی تولید می‌شود، فرایند همجوشی در هسته متوقف می‌شود و هسته رو به سرد شدن می‌رود. بدین ترتیب ستاره شروع به بزرگ شدن می‌کند تا تبدیل به غول سرخ بشود. مثلا خورشید آن‌قدر بزرگ می‌شود که سیاراتی مثل زمین و مریخ را می‌بلعد. این فرایند قبل از مرگ ستاره رخ می‌دهد. بعد اینکه ستاره‌ها عمرشان به پایان می‌رسد، با انفجارهای کوچک یا انفجارهای بزرگی به نام ابرنواختر، عناصر بوجود آمده در مرکزشان را به فضای میان ستاره‌ای پخش می‌کنند. در همین رمبش و انفجار، بر اثر دما و فشار بوجود آمده، عناصر بیشتری مثل کریپتون، طلا، اورانیوم و غیره بوجود می‌آیند. این انفجار ابر یا سحابی بزرگی در فضا ایجاد می‌کند. یک سحابی که می‌تواند محل بوجود آمدن ستاره‌ها و سیارات دیگر باشد. زمانی که منظومه‌ی شمسی ساخته شده، به همین ترتیب یک سحابی بزرگ از عناصر پخش شده‌ی ستارگان وجود داشته که تبدیل به معجونی عظیم شده و خورشید و همه‌ی سیاراتی که در منظومه‌ی شمسی می‌بینیم، از جمله زمین ساخته شده‌اند. هیدروژن دوباره در مرکز دیسک چرخنده‌ی برافزایشی جمع شده و خورشید را ساخته است. در کل هرچه در اطراف خود می‌بینیم از بیشتر همین عناصر جدول تناوبی که در فضا بوجود آمده‌اند ساخته شده‌اند. در فضا و دیگر سیارات هم که برویم به جز عناصر موجود در جدول تناوبی عنصر دیگری نمی‌بینیم. هرچه عدد اتمی بالاتر می‌رود، عناصر ناپایدارتر می‌شوند و هسته‌ی اتم نمی‌تواند مدت زمانی زیاد باقی بماند و خیلی زود دچار فروپاشی می‌شود. در بازگشت به بدن خودمان برای روشن‌تر شدن باید گفت که بدن یک انسان مذکر بالغ متوسط از حدود ۵۷ درصد آب تشکیل شده است. هرچند که ۶۷ درصد عدد اتمی آب هیدروژن است، ولی فقط ۱۱ درصد وزن بدن از این اتم تشکیل شده است. چون هیدروژن اتم کاملا سبک‌تری نسبت به اکسیژن است. بنابراین بیشتر جرم بدن ما از اکسیژن تشکیل شده ولی بیشتر اتم‌های تشکیل دهنده‌ی بدن ما هیدروژن هستند. بسیاری از عناصر تشکیل دهنده‌ی یک درصد باقی مانده‌ی وزن بدن انسان، کاملا برای زندگی و سلامتی او ضروری هستند. مثلا عنصر فلوئور برای سالم ماندن دندان‌های او ضروری است. جالب است که بعضی عناصر اگر وارد بدن ما شوند، جان ما را به خطر می‌اندازند مثل کادمیوم، جیوه، سرب، یا عناصر رادیواکتیو. یک انسان ۷۰ کیلوگرمی از حدود ۷ در ۱۰ به توان ۲۷ اتم تشکیل شده است. این تعداد حدود ۶۰ عنصر از ۱۱۸ عنصر جدول تناوبی را شامل می‌شود. ولی به هر حال نسبت آن در افراد مختلف فرق می‌کند. مثلا افراد چاق که چربی بیشتری دارند،‌ تعداد بیشتری اتم کربن دارند. بنابراین باید گفت که حدود ۹۰ درصد وزن بدن ما در ستاره‌ها و حدود ۱۰ درصد دیگر هم در انفجار بزرگی که ۱۳.۷ میلیارد سال پیش رخ داده، بوجود آمده است. پس اگر به دنبال موجودی فضایی می‌گردیم، بهتر است ابتدا در آینه نگاهی به خودمان بیندازیم!

 

منبع: جی پلاس


ریاضیات

ریاضیات به مطالعه مباحثی چون کمیت (نظریه اعداد)،

[۱] ساختار (جبر)،

[۲] فضا (هندسه)،

[۱] و تغییرات (آنالیز ریاضی) می‌پردازد.

[۳]

[۴]

[۵] در حقیقت تعریفی جهان شمول که همه بر سر آن توافق داشته باشند برای ریاضیات وجود ندارد.

ریاضیدانان به دنبال الگوهایی هستند که بتوان از آن‌ها استفاده کرده و حدس‌های جدیدی را فرموله کرد؛ آن‌ها درستی یا غلطی حدس‌ها را توسط اثبات ریاضیاتی نشان می‌دهند. هرگاه ساختارهای ریاضی مدل‌های خوبی از پدیده‌های جهان واقعی باشند، استدلال ریاضی می‌تواند بینش یا پیشبینی‌هایی برای طبعیت ارائه کند. علم ریاضیات با استفاده از تجرید و منطق از مفاهیمی چون شمردن، محاسبه و اندازه‌گیری و مطالعهٔ نظام مند اشکال و حرکات اشیاء فیزیکی به‌وجود آمد. ریاضیات کاربردی از زمانی که انسان نوشتن را آموخت، به عنوان فعالیتی بشری وجود داشته‌است. تحقیقات مورد نیاز برای حل مسائل ریاضی ممکن است سال‌ها یا حتی قرن‌ها به درازا بینجامد.

استدلال‌های استوار ابتدا در ریاضیات یونان باستان ظاهر شدند، بخصوص در اثر عناصر اقلیدس. از زمان کارهای تحقیقاتی جوزپه پئانو (۱۸۵۸–۱۹۳۲)، دیوید هیلبرت (۱۸۶۲–۱۹۴۳) و دیگران بر روی دستگاه اصول موضوعه ای در پایان قرن نوزدهم میلادی، روش تحقیقاتی ریاضیدانان به این شکل درآمده که آن‌ها حقایق را با استدلال استوار از مجموعه منتخبی از اصول موضوعه و تعاریف بدست می‌آورند. روند پیشرفت ریاضیات تا زمان رنسانس سرعت نسبتاً آرامی داشت، تا زمانی نوآوری‌های ریاضیاتی با کشفیات علمی برهمکنش کرده و منجر به افزایش سریع نرخ اکتشافات ریاضی گشت که تا به امروز نیز ادامه دارد.

[۶]

ریاضیات در بسیاری از زمینه‌ها مثل علوم طبیعی، مهندسی، پزشکی، اقتصاد و علوم اجتماعی یک علم ضروری می‌باشد. شاخه‌های کاملاً جدیدی در ریاضیات به‌وجود آمده‌اند مثل نظریهٔ بازی‌ها. ریاضیدانان در ریاضیات محض (مطالعه ریاضی به هدف کشف هرچه بیشتر رازهای خود آن) بدون این که هیچ گونه هدف کاربردی در ذهن داشته باشند به تحقیقات می‌پردازند، در حالی که کاربردهای عملی یافته‌های آن‌ها معمولاً بعدها کشف می‌شود

 

 

 

 

منبع: ویکی‌پدیا


علم پزشکی

پزشکی یک دانش کاربردی است، هدف آن حفظ و ارتقاء تندرستی، درمان بیماری‌ها و بازتوانی آسیب‌دیدگان است. این منظور با شناخت بیماریها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آن‌ها به انجام می‌رسد. دانش پزشکی بر روی طیف وسیعی از رشته‌ها شامل از فیزیک و زیست‌شناسی تا علوم اجتماعی، مهندسی و علوم انسانی بنا شده‌است.

[ف ۱] امروزه هدف دانش پزشکی استفاده از فناوری‌های دانش‌مبنا و استدلال قیاسی برای رسیدن به راه‌حل مشکلات بالینی است. اکتشافات در باب ماهیت ژن‌ها و سلول‌ها دریچه‌ای برای تعریف فیزیولوژی بر مبنای سیستم‌های مولکولی فراهم کرده‌است. این بصیرت فیزیولوژیکی راه را برای درک بهتر فرایندهای پیچیده بیماری‌ها و رویکردهای نو درمانی فراهم کرده‌است.

[۱]

تلاش بشر برای درمان بیماری‌ها و آسیب‌ها از دوران پیش از باستان وجود داشته‌است و در دوران باستان نیز در کنار مذهب و گاه به عنوان بخشی از آن وجود داشته‌است. در یونان باستان پزشکانی چون بقراط پزشکی را به عنوان دانش و فنی مجزا مطرح کردند و بنیانگذاران راهی بودند که بعدها توسط پزشکانی همچون ابن‌سینا و رازی طی شد. در رنسانس با بهره‌گیری از روش علمی پزشکی پیشرفت‌های قابل توجهی کرد. از قرن ۱۹ آنچه به عنوان پزشکی مدرن شناخته می‌شود بنیان گذاشته شد. در اواخر قرن بیستم و دوران معاصر دانش ژنتیک رویکرد نسبت به درمان و بیماری‌ها را دچار تحولی جدی کرد به‌طوری‌که ژنتیک پزشکی را دارای نقشی متحول‌کننده برای پزشکی از درمان محور بودن به حفظ سلامتی دانسته‌اند.

[۲] اهمیت سلامتی در بهره‌وری اجتماع و کیفیت زندگی منجر به تأسیس موسسات و قوانین شده‌است تا مسایلی همچون تحصیل و مجوزدهی به پزشکان تا نحوه استفاده از بودجه‌های درمانی در کشورها قانونمند و تنظیم شوند؛ لذا سازمان‌های پزشکی در کشورهای مختلف برای سازمان دهی و قانونمندسازی فعالیت‌های پزشکی تأسیس شده‌اند.

در حرفه پزشکی، پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را جهت تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ارزیابی می‌کنند. در عملکرد بالینی معمولاً مراحل شرح حال، معاینه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیص‌های افتراقی، بررسی‌ها (شامل آزمایش و تصویربرداری و …)، رسیدن به تشخیص و در آخر درمان انجام می‌شود. امروزه پیشرفت‌های روزمره علم و گسترش قابل توجه دامنه دانش پزشکی و شناخت بشر از بیماری‌ها منجر به تخصصی شدن پزشکی و تقسیم آن به رشته‌های مختلف شده‌است. با این حال کماکان ارائه خدمات پزشکی در بیشتر جوامع از سطح مراقبت‌های اولیه بهداشتی، با تمرکز روی عملکرد پزشکان عمومی و پزشکان خانواده شروع می‌شود و بسته به نیاز در سیستم ارجاع بیماران به سطوح دوم و سوم که خدمات پزشکی تخصصی‌تر را ارائه می‌دهند ارجاع می‌شوند.

پزشکی مدرن با انتقاداتی هم مواجه است از جمله عدم دسترسی مناطق محروم و طبقه کم درآمد بعضی جوامع به خدمات پزشکی گران‌قیمت که در این راه سازمان‌هایی همچون سازمان جهانی بهداشت با تعیین ت‌های جهانی و ایجاد مسئولیت در کشورها و تمداران نسبت به سلامت سعی در رفع این نقیصه را دارند.

 

 

 

منبع: ویکی‌پدیا


چشم انسان

چشم حساس‌ترین عضو بدن انسان و احتمالا کاربردی‌ترین آن‌ها است. درمورد سازوکار چشم و بینایی انسان چقدر می‌دانیم؟

تصادفی نیست که عملکرد اصلی خورشید در مرکز منظومه‌ی شمسی ما تولید نور است. نور عنصری است که زندگی را به پیش می‌برد. تصور این که نور در جهان و در زندگی ما وجود نداشته باشد بسیار سخت است.

توانایی تشخیص نور تقریباً در تمام موجودات زنده اعم از جانوران و گیاهان وجود دارد. گیاهان از طریق فرآیند فوتوسنتز از نور برای رشد خود استفاده می‌کنند. جانوران از نور برای شکار کردن یا تشخیص و فرار از دست شکارچی استفاده می‌کنند.

برخی معتقدند که توسعه‌ی دید استریوسکوپیک در کنار بزرگ شدن 

مغز انسان و همچنین استفاده نکردن از دست‌ها برای حرکت و در نتیجه آزاد شدن دست‌ها برای انجام کارهای پیچیده‌تر باعث شده است انسان به چنین سطح بالایی از هوش و توانمندی دست یابد. گفتنی است دید استریوسکوپیک اغلب به توانایی درک عمق و دید 

سه بعدی اشاره دارد که ناشی از اطلاعات بصری است که از دو 

چشم دریافت می‌شود. ما در این مقاله قصد داریم به‌طور خلاصه به آناتومی و عملکرد قسمت‌های داخلی چشم بپردازیم.

چشم

آناتومی اساسی چشم

چشم با وجود اندازه‌ی کوچکی که دارد یک ارگان پیچیده به شمار می‌آید. چشم انسان ۲.۵۴ سانتی‌متر‌ عرض، ۲.۵۴ سانتی‌متر عمق و ۲.۳ سانتی‌متر ارتفاع دارد.

لایه‌ی بیرونی و محکم چشم صلبیه نام دارد که همان سفیدی چشم است. صلبیه فشار داخل چشم را نگه تحمل می‌کند و به آن شکل می‌دهد. قسمت جلویی این لایه، شفاف بوده و قرنیه نام دارد. تمام نوری که وارد چشم می‌شود باید ابتدا از قرنیه عبور کند. دومین لایه‌ی چشم مشیمیه نام دارد که درواقع ماهیچه‌هایی است که به صلبیه چسبیده است و باعث حرکت چشم می‌شود. مشمیه دارای رگ‌های خونی است که وظیفه‌ی خون‌رسانی به ساختار چشم را بر عهده دارند. قسمت جلویی مشیمیه از دو بخش تشکیل شده است:

جسم مژگانی: جسم مژگانی یک ناحیه‌ی ماهیچه‌ای است که به عدسی یا 

لنز چشم متصل است. این ماهیچه می‌تواند عدسی را منقبض کند و درواقع با تغییر اندازه‌ی عدسی به فو نور کمک کند.

عنبیه: عنبیه قسمت رنگی چشم است. رنگ عنبیه توسط رنگ بافت‌های همبند و سلول‌های رنگدانه‌ای تعیین می‌شود. وجود رنگدانه‌های کم‌تر باعث می‌شود چشم به رنگ آبی در بیاید و از طرف مقابل وجود رنگدانه‌های بیشتر چشم را قهوه‌ای رنگ می‌کند. درواقع عنبیه یک دیافراگم قابل تنظیم است که دورتادور یک گشودگی به نام مردمک را احاطه کرده است.

مقاله‌های مرتبط:

عنبیه خود از دو ماهیچه تشکیل شده است: ماهیچه‌ی گشادکننده‌ی مردمک که باعث کوچک‌تر شدن عنبیه شده و در نتیجه مردمک را بزرگ‌تر می‌کند تا نور بیشتری وارد چشم می‌شود، و همچنین ماهیچه‌ی اسفنکتر که عنبیه را بزرگ‌تر و مردمک را کوچک‌تر می‌کند و در نتیجه نور کم‌تری وارد چشم می‌شود. اندازه‌ی مردمک می‌تواند بین ۲ تا ۸ میلی‌متر متغیر باشد. این سخن به این معنی است که با تغییر اندازه‌ی مردمک، چشم می‌تواند میزان نور وارد شده به خود تا ۳۰ برابر تغییر دهد.

داخلی‌ترین لایه‌ی چشم شبکیه است. شبکیه قسمتی از چشم است که نور را تشخیص می‌دهد. شبکیه دو نوع سلول دارد، سلول‌های استوانه‌ای‌شکل که مسئول بینایی در نور کم هستند و سلول‌های مخروطی‌شکل که مسئول دیدن رنگ‌ها و جزئیات اجسام هستند. در قسمت عقبی چشم و در مرکز شبکیه لکه‌ی زرد یا ماکولا قرار دارد. این ناحیه تنها دارای سلول‌های مخروطی شکل است و مسئول دیدن جزئیات ریز اجسام به‌صورت واضح است.

آناتومی چشم

شبکیه‌ی چشم حاوی یک ماده‌ی شیمیایی به نام رودوپسین است. رودوپسین یک ماده‌ی شیمیایی است که نور را به پالس‌های الکتریکی تبدیل می‌کند، پالس‌های اکتریکی که در مغز به‌صورت تصاویر تفسیر می‌شوند. عصب‌های شبکیه در پشت چشم به یکدیگر می‌پیوندند و عصب بینایی چشم را تشکیل می‌دهند. پالس‌های الکتریکی از طریق عصب بینایی به مغز فرستاده می‌شود، همچنین از مرکز عصب بینایی سیاه‌رگ‌ و سرخرگ اصلی چشم عبور می‌کنند. نقطه‌ای که در آن عصب بینایی و رگ‌های خونی از شبکیه خارج می‌شوند دیسک بینایی نام دارد. در این قسمت از شبکیه هیچ سلول استوانه‌ای یا مخروطی شکل وجود ندارد در نتیجه یک نقطه کور محسوب می‌شود. با این حال شما از وجود این نقطه‌ی کور آگاه نیستید زیرا تصویر هر چشم می‌تواند نقطه‌ی کور چشم دیگر را پوشش دهد.

وقتی یک چشم‌پزشک به وسیله‌ی افتالموسکوپ به پشت چشم شما نگاه می‌کند چیزی که می‌بیند این است:

در داخل کره‌ی چشم دو ناحیه‌ی دارای مایع وجود دارند که توسط عدسی چشم از یکدیگر جدا شده‌اند. بخش بزرگ‌تر که در پشت عدسی قرار دارد زجاجیه نام دارد که حاوی یک ماده‌ی شفاف ژله مانند است. بخش جلویی که کوچکتر از زجاجیه است و حاوی یک مایع آبکی شفاف است زلالیه نام دارد. زلالیه از دو قسمت تشکیل شده است. یک بخش که در جلوی عنبیه قرار دارد اتاق قدامی نام دارد و بخش دیگر که در پشت عنبیه است اتاق خلفی نام دارد. زلالیه‌ی چشم در جسم مژگانی تولید می‌شود و از طریق کانال اشلم تخلیه می‌شود. وقتی این کانال مسدود شود یک بیماری به نام گلوکاما یا آب‌سیاه بروز می‌کند.

عدسی یا لنز چشم ساختاری شفاف دارد که از دو طرف برآمده بوده و قطر آن در حدود ۱ سانتی‌متر است. اندازه‌ی عدسی توسط ماهیچه‌هایی که در جسم مژگانی قرار دارند کنترل می‌شود. چشم از عدسی برای تنظیم نور روی شبکیه استفاده می‌کند تا یک تصویر واضح به دست آید. وقتی نور از فاصله‌ی دور به چشم وارد می‌شود عدسی چشم به حالت استراحت در می‌آید اما وقتی نور از فاصله‌ی نزدیک به چشم برسد عدسی قطور و کروی‌تر می‌شود. شما می‌توانید با نگاه کردن به اجسام دور و نزدیک با فاصله‌ی زمانی کم احساس تغییر اندازه عدسی را تجربه کنید.

هر آنچه باید درمورد مولکول DNA بدانید

سطح خارجی چشم و درواقع قسمت جلویی صلبیه و سطح داخلی پلک‌ها را مایعی مخاطی به نام ملتحمه پوشانیده است. وجود ملتحمه باعث می‌شود سطح چشم همواره مرطوب باشد. عفونت ملتحمه منجر به بروز بیماری التهاب ملتحمه یا قرمزی چشم می‌شود. ضخامت ملتحمه روی قرنیه در حدود ۳۰ میکرومتر است.

برای به حداکثر رساندن میدان دید، چشم توانایی حرکت در تمام جهات را دارد و از این لحاظ یک ارگان استثنایی به شمار می‌رود. با وجود توانایی حرکت در جهات مختلف، چشم در داخل یک حفره‌ی استخوانی به نام حدقه قرار گرفته است. چربی موجود در ساختار چشم تا حدی باعث انعطاف‌پذیری آن در مقابل ضربات شده است. از طریف دیگر پلک‌ها بالایی و پایینی در مواقع خطر به‌طور ناخودآگاه بسته می‌شود و از چشم محافظت می‌کنند. با پلک زدن اشک در سطح چشم پخش می‌شود. مژه‌ها و ابروها نیز از چشم در مقابل ذرات ریزی که ممکن به آن آسیب برسانند محافظت می‌کند.

اشک‌ها در غدد اشکی چشم تولید می‌شوند. این غدد در قسمت فوقانی چشم و پشت پلک بالایی هر چشم جای گرفته‌اند. اشک تولید شده از طریق ۱۲ مجرا وارد فضای میان پلک بالایی و چشم می‌شود و در نهایت به سوی دو سوراخ ریز در گوشه‌ی داخلی چشم هدایت شده و از آنجا وارد کیسه‌ی اشک شده و در نهایت وارد مجرای بینی می‌شود. به همین دلیل است که در هنگام گریه کردن دچار آب ریزش بینی می‌شوید. غدد اشکی روزانه در حدود دو قاشق چای‌خوری اشک تولید می‌کنند. اشک وظیفه‌ی شست‌وشوی سطح چشم، ضد عفونی کردن چشم‌ها، لغزنده کردن چشم‌ها برای حرکت آسان کره چشم و پلک، جلوگیری از خشک شدن چشم‌ها و پلک‌ها و تغذیه‌ی قرنیه را بر عهده دارد، زیرا اشک حاوی آب، چربی‌ها، مواد معدنی، نمک و پروتئین است.

شش ماهیچه به صلبیه متصل هستند که وظیفه‌ی کنترل حرکت چشم را بر عهده دارند. اسامی و وظیفه‌ی این ماهیچه به این ترتیب است:

  • ماهیچه راست داخلی: چشم را به بینی نزدیک می‌کند
  • ماهیچه راست جانبی: چشم را از بینی دور می‌کند
  • ماهیچه راست پایینی: چشم را پایین می‌آورد
  • ماهیچه راست بالایی: چشم را بالا می‌برد
  • ماهیچه‌ مایل بالایی: چشم را میچرخاند
  • ماهیچه مایل پایینی: چشم را می‌چرخاند

در قسمت بعدی مقاله درمورد نحوه‌ی تشخیص نور توسط چشم می‌پردازیم.

دریافت نور

وقتی نور وارد چشم می‌شود ابتدا از قرنیه عبور می‌کند، سپس از زلالیه گذشته و وارد عدسی شده و از آنجا هم وارد زجاجیه می‌شود و در نهایت به شبکیه می‌رسد. شبکیه قسمتی از چشم از است که وظیفه‌ی تشخیص نور را بر عهده دارد. در شبکیه دو نوع یاخته‌ی عصبی وجود دارد، سلول‌های استوانه‌ای شکل و سلول‌های مخروطی‌ شکل. سلول‌های استوانه‌ای شکل با بینایی در نور کم سر و کار دارند و سلول‌های مخروطی شکل با بینایی رنگی و جزییات اشیا. وقتی نور به این دو نوع سلول می‌رسد، یک سری واکنش‌های شیمیایی پیچیده به وقوع می‌پیوندد. ماده‌ی شیمیایی ایجاد شده در نتیجه‌ی این واکنش‌های رودوپسین فعال نام دارد که باعث ایجاد پالس‌های الکتریکی در اعصاب بینایی می‌شود. در حالت کلی قسمت بیرونی سلول‌های استوانه‌ای شکل دراز و نازک هستند در حالی که قسمت بیرونی سلول‌های مخروطی شکل همان‌طور که می‌توانید حدس بزنید به شکل مخروط هستند.

دریافت نور توسط چشم انسان

قسمت بیرونی سلول‌های استوانه‌ای شکل و مخروطی شکل حاوی مواد شیمیایی حساس به نور هستند. در سلول‌های استوانه‌ای شکل این ماده‌ی شیمیایی رودوپسین نام دارد اما در سلول‌های مخروطی شکل این ماده‌ی شیمیایی رنگدانه نام دارد. شبکیه‌ی چشم حاوی ۱۰۰ میلیون سلول استوانه‌ای شکل و ۷ میلیون سلول مخروطی شکل است. در داخل شبکه رنگدانه‌ی سیاه نیز وجود دارد، همان‌طور که داخل دوربین عکسی سیاه است، تا از پخش نور جلوگیری کند و نورهای اضافی را جذب کرده و از انعکاس آن جلوگیری کند. در مرکز و قسمت عقبی شبکیه نقطه‌ای به نام لکه زرد وجود دارد که دارای تمرکز زیادی از سلول‌های مخروطی شکل است. لکه‌ی زرد مسئول دریافت و تفسیر جزییات تصاویر است.

مقاله‌های مرتبط:

 

وقتی نور وارد چشم می‌شود با ماده‌ی شیمیایی حساس به نور به نام رودوپسین تماس پیدا می‌کند. رودوپسین ترکیبی از پروتئینی به نام اسکوتوپسین و گروه ملکولی رنگی ۱۱ سیس رتینال است. گروه مولکولی رنگی ۱۱ سیس رتینال درواقع مشتقی از ویتامین A است به همین دلیل است که کمبود ویتامین A باعث بروز مشکلات بینیایی می‌شود. رودوپسین وقتی با نور تماس پیدا می‌کند تجزیه می‌شود به این شکل که قسمت ۱۱ سیس رتینال از رودوپسین دچار تغییر فیزیکی شده و تبدیل به رتینال ترنس می‌شود. این اولین تغییر در فرآیند تشخیص نور است که کم‌تر از یک تریلیونم ثانیه به طول می‌انجامد. ۱۱ سیس رتینال یک مولکول زاویه‌دار است در حالی که رتینال ترنس یک موکلول مستقیم است. این موضوع باعث ناپایدار شدن ماده‌‌ی شیمیایی می‌شود. در نتیجه رودوپسین به مواد مختلفی تجزیه می‌شود اما در نهایت تشکیل متادوپسین (رودوپسین فعال) می‌دهد. رودوپسین فعال باعث ایجاد پالس‌های الکتریکی می‌شود که به مغز ارسال شده و در نهایت به‌عنوان نور تفسیر می‌شوند. در این جا فرآیند شیمیایی روی داده در چشم را خلاصه می‌کنیم:

  • ۱. غشای (بیرونی‌ترین لایه‌ی سلولی) سلول‌های استوانه‌ای شکل دارای بار الکتریکی است. وقتی نور با رودوپسین برخورد کرده و آن را فعال می‌کند میزان گوانوزین مونوفسفات سیکلیک کم می‌شود در نتیجه بار الکتریکی غشای سلولی افزایش پیدا می‌کند. همین موضوع باعث ایجاد یک جریان الکتریکی در سلول می‌شود. زمانی که نور بیشتری وارد چشم می‌شود، رودوپسین بیشتری فعال می‌شود و جریان الکتریکی بیشتری تولید می‌شود.
  • ۲. پالس الکتریکی در نهایت به سلول‌های گانگولین واقع در شبکیه می‌رسد.
  • ۳. عصب‌های بینایی به چلیپای بصری می‌رسند، جایی که فیبرهای عصبی که منشا آن‌ها نیمه‌ی داخلی شبکیه است به نیم‌کره‌ی سمت دیگر مغز می‌روند اما فیبرهای نوری که از نیمه‌ی بیرونی شبکیه آمده‌اند در نیم‌کره‌ی مغزی همان قسمت می‌مانند. درواقع چلیپای عصبی قسمتی از عصب مغز است که اعصاب بینایی به‌صورت ی قرار گرفته‌اند.
  • ۴. این اعصاب در نهایت به پشت مغز می‌رسند جایی که لوب پس‌سری نامیده می‌شود. لوب پس‌سری جایی است که پالس‌های الکتریکی رسیده از چشم تفسیر می‌شود و کورتکس بصری اولیه نامیده می‌شود. برخی از اعصاب بینایی به قسمت دیگری از مغز می‌روند تا به کنترل حرکات چشم، پاسخ مردمک و عنبیه و رفتار چشم کمک کنند.

اما رودوپسین تجزیه شده باید دوباره تشکل شود تا فرآیند ایجاد پالس‌های الکتریکی ادامه یابد. در این فرآیند رتینال ترنس دوباره به ۱۱ سیس رتینال تبدیل شده و با اسکوتوپسین ترکیب می‌شود تا رودوپسین ساخته شود. رودوپسین ساخته شده دوباره وارد چرخه‌ی تجزیه و ایجاد پالس الکتریکی می‌شود.

تشخیص رنگ‌ها و دریافت ‌آنها توسط چشم

مواد شیمیایی حساس به رنگ در سلول‌های مخروطی شکل رنگدانه‌های مخروطی نام دارند که بسیار شبیه به ماده‌ی شیمیایی حساس به نور در سلول‌های استوانه‌ای شکل هستند. قسمت رتینال این ماده همانند رودوپسین است اما قسمت اسکوتوپسین با فوتوپسین جایگزین شده است. در نتیجه می‌توان گفت ماده‌ی شیمایی حساس به رنگ از دو قسمت رتینال و فوتوپسین تشکیل شده است. سه نوع رنگدانه‌ی حساس به رنگ وجود دارد:

  • رنگدانه‌ی حساس به رنگ قرمز
  • رنگدانه‌ی حساس به رنگ سبز
  • رنگدانه‌ی حساس به رنگ آبی

سلول‌های مخروطی شکل دارای این سه نوع رنگدانه هستند و در نتیجه به ترکیب این رنگها با یکدیگر یا به عبارت دیگر به تمام رنگ‌ها حساس هستند. درواقع چشم انسان تقریبا تمام رنگ‌هایی که از ترکیب سه رنگ آبی، سبز و قرمز به وجود آمده‌اند را می‌تواند تشخیص دهد.

تشخیص نور

در دیاگرام بالا طول موج هر سه نوع از سلول‌های استوانه‌ای شکل نشان داده شده است. حداکثر جذب رنگ توسط رنگدانه‌ی حساس به رنگ آبی در طول موج ۴۴۵ روی می‌دهد، این عدد برای رنگ سبز ۵۳۵ نانومتر و برای رنگ قرمز ۵۷۰ نانومتر است.

کوررنگی چیست؟

کوررنگی به معنای عدم توانایی تشخیص تفاوت بین رنگ‌های مختلف است. شایع‌ترین نوع کوررنگی از نوع کوری رنگ‌های قرمز-سبز است. این نوع کوررنگی در ۸ درصد مردان و ۴/۰ درصد جمعیت ن روی می‌دهد. کوررنگی قرمز-سبز زمانی روی می‌دهد که یکی یا هر دو نوع از سلول‌های مخروطی حساس به رنگ قرمز و سبز وجود نداشته باشند یا به درستی کار نکنند. افرادی که دارای این نوع کوررنگی هستند به این معنی نیست که اصلا نمی‌توانند رنگ‌های قرمز و سبز را ببینند بلکه توانایی تشیص تفاوت بین این دو رنگ را از دست داده‌اند.

کوررنگی

کوررنگی یک اختلال ژنتیکی است و بیشتر در مردان مشاهده می‌شود. دلیل این امر این است که توانایی تشخیص رنگ در کروموزوم X قرار گرفته است و از آنجا که ن دارای دو کروموزوم X هستند از این رو احتمال این که هر دو کروموزوم X بدون توانایی تشخیص رنگ باشند بسیار کم‌ است. اما از سوی دیگر مردان تنها یک کروموزم X دارند ازین رو احتمال وقوع کوررنگی در آن‌ها بیشتر است. عدم توانایی تشخیص تمام رنگ‌ها یا احتمال این که یک شخص تنها به‌صورت سیاه و سفید ببیند بسیار نادر است.

کمبود ویتامین A

زمانی که کمبود ویتامین A شدید باشد ممکن است شخص دچار شب‌کوری شود. وجود ویتامین A برای تشکیل رتینال که بخشی از مولکول رودوپسین است بسیار ضروری است. زمانی که تعداد مولکول‌های حساس به نور به خاطر کمبود ویتامین A کم باشد، حداقل میزان نور لازم برای بینایی افزایش خواهد یافت. بنابراین افراد دارای شب‌کوری توانایی بینایی کمی در طول شب دارند اما در طول روز به‌دلیل وجود میزان زیادی نور، تحریک و فعال شدن رودوپسین در شبکیه با مشکل روبه‌رو نمی‌شود.

شکست نور در چشم

وقتی نور به یک سطح زاویه‌دار از یک ماده‌ی دیگر می‌رسد دچار شکست می‌شود و پرتوهای آن دچار انحراف می‌شوند، به این پدیده شکست نور یا انکسار می‌گویند. وقتی نور به عدسی محدب می‌رسد اشعه‌ی نور به سمت مرکز تحدب خمیده می‌شود و وقتی نور به عدسی مقعر می‌رسد اشعه‌های نور از مرکز دور می‌شوند.

ساختار چشم دارای لایه‌های خمیده‌ی متعددی است که باعث شکست نور می‌شوند:

  • مرز بین هوا و قسمت جلویی قرنیه
  • مرز بین قمست عقبی قرنیه و زلالیه
  • مرز بین زلالیه و قسمت جلویی عدسی
  • مرز بین قسمت عقب عدسی و زجاجیه

وقتی تمام لایه‌های چشم به خوبی کار کنند، ‌نور پس از عبور از این لایه‌ها و مرزها و پس از شکست چند باره در نهایت با فو عالی به شبکیه تابیده می‌شود.

شکست نور در چشم

بینایی عادی

حدت بینایی یا وضوح بینایی یک شخص با خواندن چارت اسنلن که در فاصله‌ی ۲۰ فوتی او قرار گرفته است اندازه‌گیری می‌شود. چشم‌پزشکان با انجام 

تحقیق روی افراد مختلف به یک استاندارد در مورد وضوح بینایی دست‌یافته‌اند. این استاندارد مشخص می‌کند که یک شخص با بینایی عادی وقتی در فاصله‌ی ۲۰ فوتی از چارت اسنلن قرار می‌گیرد چه حروفی را می‌تواند یا نمی‌تواند تشحیص دهد. اگر شما دارای بینایی ۲۰/۲۰ باشید به این معنی است که وقتی در فاصله‌ی ۲۰ متری چارت قرار گیرد همان چیزی را می‌توانید ببینید که یک شخص با بینایی طبیعی می‌تواند ببیند (البته در کشورهایی که سیستم متریک دارند این استاندارد به‌صورت ۶/۶ تعریف شده است). به عبارت دیگر وقتی شما دارای بینایی ۲۰/۲۰ هستید یعنی مشکل بینایی ندارید. گفتنی است اکثر جمعیت جهان همان چیزی را در فاصله‌ی ۲ فوتی می‌بینند که شما می‌توانید ببینید.

مقاله‌های مرتبط:

اگر شما دارای بینایی ۴۰/۲۰ باشید به این معنی است که وقتی شما در فاصله‌ی ۲۰ فوتی چارت قرار گرفته باشید همان چیزی را می‌بینید که یک شخص با بینایی عادی در فاصله‌ی ۴۰ فوتی می‌بیند. به عبارت دیگر اگر شما در فاصله‌ی ۲۰ فوتی چارت و یک شخص دیگر با بینایی طبیعی در فاصله‌ی ۴۰ فوتی همان چارت ایستاده باشید به یک اندازه متوجه جزئیات آن می‌شوید. اگر بینایی شما ۱۰۰/۲۰ باشد یعنی شما که در فاصله‌ی ۲۰ فوتی چارت ایستاده‌اید تنها چیزی را می‌بینید که یک شخص با بینایی طبیعی در فاصله‌ی ۱۰۰ فوتی ببیند. اگر بینایی شما ۲۰۰/۲۰ باشد طبق استاندارد وزارت بهداشت ایالات متحده قانونا یک شخص نابینا به شمار می‌آیید.

عملکرد چشم

شما همین‌‌طور ممکن است دارای بینایی بهتر از یک شخص عادی باشید. افرادی در جهان وجود دارند که دارای بینایی ۱۰/۲۰ هستند یعنی وقتی در فاصله‌ی ۲۰ متری از چارت ایستاده‌اند همان چیزی را می‌بینند که یک شخص با بینایی عادی در فاصله‌ی ۱۰ متری می‌بیند.

پرندگانی مانند شاهین، جغد و برخی پرندگان دیگر وضوح بینایی بیشتری نسبت به انسان دارند. برای مثال شاهین چشمانی بسیار کوچک‌تر از انسان دارد اما سنسورهای زیادی در شبکیه‌ی کوچک خود دارد (از نوع مخروطی). همین موضوع باعث شده است که چشم شاهین ۸ برابر نسبت به چشم انسان تیزتر باشد. یک شاهین ممکن است دارای بینایی ۲/۲۰ باشد.

مشکلات انکسار نور در چشم

در حالت عادی چشم می‌تواند نور را دقیقا روی شبکیه فو کند. نزدیک‌بینی و دوربینی زمانی اتفاق می‌افتد که فو نور دچار اشکال شود.

وقتی شخصی دارای نزدیک‌بینی است، می‌تواند اشیای نزدیک را به خوبی ببیند اما در دیدن اشیای دور دچار مشکل است. در این حالت اشعه‌های نور در جلوی شبکیه متمرکز می‌شوند. این پدیده زمانی روی می‌دهد که کره‌ی چشم طولانی‌تر از حد معمول باشد یا عدسی چشم شخص توانایی بیش از حد در متمرکز کردن نور داشته باشد. نزدیک‌بینی را می‌توان با عدسی‌های مقعر درمان کرد. این نوع عدسی‌ها باعث می‌شوند اشعه‌های نور قبل از رسیدن به چشم کمی واگرا شوند.

اگر شخصی دچار دوربینی باشد در دیدن اشیای دور مشکلی نخواهد داشت اما اشیای نزدیک را با وضوح کم‌تری خواهد دید. در این حال اشعه‌های نور در پشت شبکیه متمرکز می‌شوند. افرادی که کره چشم آن‌ها کوتاه‌تر از حد معمول باشد یا توانایی عدسی چشم آن‌ها در فو نور پایین باشد دچار نزدیک‌بینی می‌شوند. برای درمان نزدیک‌بینی از عدسی‌های محدب استفاده می‌کنند. این نوع عدسی‌ها باعث می‌شوند نور قبل از رسیدن به چشم همگراتر شوند.

مشکلات چشم

آستیگماتیسم چیست؟

آستیگامیسم زمانی پدید می‌آید که منحنی قرنیه چشم دارای یک سطح نا‌هموار باشد. در این صورت تصاویر دریافتی توسط چشم دچار اعوجاج شده یا وضوح آن‌ها کم‌تر می‌شود.

چرا با افزایش سن بینایی ما ضعیف‌تر می‌شود؟

یکی از بیماری‌های رایج چشمی پیری چشم است که در نتیجه‌ی سفت‌تر شدن عدسی چشم ایجاد می‌شود. درواقع عدسی چشم توانایی خود را در تغییر اندازه و متمرکز کردن نور از دست می‌دهد. این بیماری زمانی بیشتر خودش را نشان می‌دهد که شخص سعی کند اشیای کوچکی که در نزدیکی او قرار دارند را ببیند. برای دیدن اشیای نزدیک، جسم مژگانی باید عدسی را جمع کند تا آن را ضخیم‌تر کند، اما کم‌ شدن الاستیک عدسی از ضخیم‌ شدن آن به وسیله‌ی جسم مژگانی جلوگیری می‌کند از این رو شخص توانایی خود برای متمرکز کردن نور دریافتی از اشیای نزدیک را از دست می‌دهد. در ابتدا افراد مبتلا به پیرچشمی سعی می‌کنند اجسام را کمی‌ دورتر از چشم خود بگیرند تا جزییات آن را بهتر ببینند. پیرچشمی از اواسط دهه‌ی پنجم زندگی شروع می‌شود. به تدریج عدسی چشم توانایی خود در حرکت و تغییر شکل را بیش از پیش از دست می‌دهد تا جایی که به‌طور کامل سفت شده و روی یک مسافت ثابت فو می‌کند. این فاصله برای هر شخص می‌تواند متفاوت باشد. برای اصلاح بینایی این افراد از عدسی‌های دوکانونی استفاده می‌کنند. در این نوع عدسی‌ها دو کانون یکی در بالا برای دیدن مسافت‌های دور و یکی در پایین برای فواصل کم وجود دارد.

مشکلات چشم

تشخیص عمق توسط چشم‌ها

چشم انسان برای تشخیص عمق از سه روش استفاده می‌کند:

·       اندازه‌ای که یک شی در شبکیه ایجاد می‌کند: اگر شما از اندازه‌ی یک شی از پیش آگاهی داشته باشید، مغز از این آگاهی و مقایسه‌ی آن با تصویر فعلی در شبکیه برای سنجش فاصله استفاده می‌کند.

·       اختلاف منظر حرکتی: وقتی شما سر خود را از یک سو به سوی دیگر حرکت می‌دهید، اشیایی که در نزدیک شما هستند نسبت به اشیای دورتر با سرعت بیشتر در شبکیه‌ی چشم شما جابه‌جا می‌شوند. در این صورت مغز شما به‌صورت تقریبی می‌تواند بفهمد که یک شی در چه فاصله‌ای از شما قرار دارد.

·       دید استریویی (دید استریوسکوپیک): هر چشم تصویر متفاوتی نسبت به دیگری از یک شی در شبکیه‌ی خود تشکیل می‌دهد چون چشم‌ها تقریبا ۵ سانتی‌متر با یکدیگر فاصله دارند. این موضوع وقتی مشهودتر می‌شود که یک شی در نزدیکی چشم شما قرار داشته باشد. مغز از این تفاوت بین تصاویر برای سنجش مسافت استفاده می‌کند. اما اگر یک شی در فاصله‌ی زیادی از شما قرار داشته باشد این روش کارایی خود را از دست می‌دهد چون در این صورت تصاویر دو چشم از آن شی تقریبا با یکدیگر تفاوتی نمی‌کنند.

تعریف علمی کوری و برخی علل آن

از لحاظ قانونی کوری در ایالات متحده با استاندارد ۲۰۰/۲۰ تعریف می‌شود، یعنی اگر شما حتی با وجود عینک‌های اصلاحی بینایی برابر با ۲۰۰/۲۰ یا کم‌تر داشته باشید یک شخص نابینا محسوب می‌شوید. اکنون که شما با آناتومی چشم و کارکرد آن آشنا شده‌اید، درک شرایط و بیماری‌هایی که منجر به کوری می‌شوند آسان‌تر خواهد بود:

  • آب مروارید: آب مروارید یا بیماری ابری بودن چشم در اصل به کدر شدن عدسی چشم گفته می‌شود. در نتیجه‌ی این بیماری ممکن است نور رسیده به شبکیه‌ی چشم به‌حدی کهاش یابد که باعث کوری کامل شود. آب مروارید در افراد مسن شایع‌تر است اما برخی کودکان نیز ممکن است با آب مروارید به دنیا بیایند. برای درمان آب مروارید در مراحل پیشرفته به عمل جراحی نیاز است تا عدسی چشم با یک عدسی مصنوعی جایگزین شود.
  • آب سیاه: اگر فرآیند تخلیه‌ی زلالیه چشم با مشکل روبه‌رو شود فشار داخل چشم بیشتر می‌شود. افزایش فشار داخل چشم به عصب‌های پشت چشم آسیب می‌رساند و در نتیجه ممکن است باعث مرگ آن‌ها و در نهایت کوری شخص شود. بیماری آب سیاه را می‌توان با دارو و جراحی درمان کرد.
  • رتینوپاتی دیابتی: اشخاصی که دارای بیماری دیابت هستند ممکن است رگ‌های چشمی آن‌ها مسدود یا زخم شده یا نشت کنند و در نهایت به کوری شخص بیانجامد. اشخاصی که دچاری دیابت کنترل نشده هستند ۳۵ برابر شانس کوری بیشتری نسبت به دیگر افراد دارند. درواقع ۸۰ درصد افرادی که ۱۵ سال است از دیابت رنج می‌برند دچار آسیب شبکیه‌ی چشم می‌شوند. این بیماری را می‌توان با جراحی درمان کرد.
  • دجنراسیون ماکولا: دجنراسیون ماکولا یا از بین رفتن لکه‌ی زرد شبکیه ممکن است به دلایل ناشناخته‌ای در برخی از افراد به‌خصوص افراد مسن بروز کند. این بیماری به از دست رفتن بینایی در مرکز منجر می‌شود و در موارد نادر ممکن است رفته رفته به کوری کامل منجر شود. تاثیر عوامل ژنتیکی در بروز این بیماری ثابت شده است اما در کل هیچ درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد با این حال جراحی لیزر ممکن است به درمان بیماری کمک کند.

مشکلات چشم و نابینایی و کوری

  • تروما: ضربه‌ی مستقیم به چشم یا آسیب‌های شیمیایی ممکن است باعث از دست رفتن بینایی شود.
  • ورم رنگریزه‌ای شبکیه: یک بیماری چشمی ژنتیکی است که باعث از بین رفتن شبکیه چشم و وجود بیش از حد رنگدانه‌ها در آن می‌شود. این بیماری در ابتدا باعث شب‌کوری و سپس دید تونلی شده که در اغلب موارد به کوری کامل منتهی می‌شود. در حال حاضر درمانی برای این بیماری وجود ندارد. با این حال دانشمندان در حال تحقیق روی روش‌های درمانی همانند استفاده از ابزار ویرایش ژنتیکی کریسپر، مکمل‌ها، شبکیه‌ی مصنوعی و سلول‌های بنیادی برای معالجه‌ی ورم رنگریزه‌ای شبکیه هستند.
  • تراخم: تراخم یک نوع بیماری عفونی ناشی از باکتری کلامیدیا تراکوماتیس است. تراخم یکی از دلایل شایع کوری در سراسر جهان است اما در کشورهایی با سطح بهداشت بالا یک بیماری نادر به شمار می‌رود. تراخم را می‌توان با آنتی‌بیوتیک درمان کرد.

دلایل متعدد دیگری برای کوری وجود دارد که از آن جمله می‌توان به کمبود ویتامین A، تومور، سکته‌ی مغزی، بیماری‌های عصبی، بیماری‌های عفونی دیگر، بیماری‌های ارثی و سم‌ها شاره کرد.

 

 

منبع:زومیت


 

قوی ترین ماهیچه ی بدن انسان کدام است؟ 

هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد، به این علت که روش های اندازه گیری قدرت ماهیچه ها با یک دیگر متفاوت است، ماهیچه دارای قدت آزاد (نیروی حداکثری)، قدرت محرک (حرکات تکراری)، نیروی ارتجاعی (اعمال نیروی سریع) و قدرت پایداری ( مقاومت در هنگام خستگی) می باشند، در بدن انسان سه نوع ماهیچه وجود دارد:قلبی، صاف و اسکلتی ؛ بخش سلامت نمناک در متنی جالب در مورد شگفت انگیز ترین حقایق ماهیچه های بدن توضیح خواهد داد.

ماهیچه بدن انسان

معرفی انواع ماهیچه های موجود در بدن انسان 

ماهیچه قلبی دیواره قلب را می سازد و مسئول نیروی انقباض قلب است، ماهیچه های صاف دیواره روده، رحم، رگ های خونی و ماهیچه درونی چشم را می سازد، ماهیچه های اسکلتی به استخوان و در بعضی نواحی پوست (ماهیچه های صورت) متصل هستند، انقباض ماهیچه های اسکلتی به دست و پا و دیگر اندام ها برای حرکت کمک می کنند،

بسیاری از منابع مطالعاتی اثبات می کنند که بیش از 650 ماهیچه اسکلتی در بدن انسان وجود دارد، اگرچه که در بعضی مطالعات این عدد 840 می باشد، این اختلاف به دلیل این است که ماهیچه های پیچیده را جزء ماهیچه های اسکلتی به حساب می آورند،

مثلا عضله دو سر بازو یک ماهیچه پیچیده است که دو سر با دو منبع متفاوت دارد و روی شعاع استخوان ها قرار می گیرند، آیا شما این ماهیچه را جزء اسکلتی ها به حساب می آورید؟

ماهیچه های اسکلتی

انواع ماهیچه های بدن انسان

آیا ماهیچه های بدن انسان را می شناسید؟

اگرچه که بیشتر افراد، مجموعه ماهیچه ای یکسانی دارند ، اما ممکن است تفاوت هایی هم در جزئیات آنها دیده شود، عموما ماهیچه های صاف بافت سلولی دارد و تعداد آنها به بیلیون می رسد، برای مفهوم ماهیچه قلبی، ما تنها قلب را برای معرفی آن داریم. 

ماهیچه ها نام های لاتین دارند و بر حسب مکان، اندازه، شکل، فعالیت، ریشه و تعداد عضوهایشان دسته بندی می شوند، مثلا ماهیچه فلکسور لونگوس (عضله تا کننده) هالیسیک یک ماهیچه بلند است که به تا شدن شصت کمک می کند . 

فلکسور:ماهیچه ای که خم کننده است.

هالیسیک:انگشت بزرگ

لانگوس:بلند

ماهیچه شصت

نام های ماهیچه های بدن انسان

قوی ترین ماهیچه های بدن انسان

ماهیچه های زیر طبق تعاریق مختلف قدرت، جز قوی ترین ماهیچه ها شناخته شده اند. 

ماهیچه بیرونی چشم

عضله چشم در طول روز به دفعات زیادی برای تنظیم حالت خود جابجا می شود، زمانی که سر در حال تکان خوردن است، ماهیچه بیرونی چشم در حال تنظیم کردن خود برای ثابت شدن چشم می باشد، اگرچه ماهیچه بیرونی چشم می تواند دچار خستگی نیز بشود، با یک ساعت مطالعه کتاب ، چشم تقریبا حدود 10000 حرکت انجام می دهد. 

ماهیچه سرینی بزرگ

ماهیچه سرینی بزرگ، بزرگ ترین ماهیچه در بدن انسان است، این ماهیچه بزرگ و قوی است، چون وظیفه آن نگهداری تنه انسان در حالت ایستاده و قائم است، این ماهیچه مسئول مقاومت در برابر جاذبه است و در راه رفتن به ما کمک می کند. 

قلب

چنانچه در نمناک میخوانید سخت کوش ترین ماهیچه، ماهیچه قلب است، قلب 71 گرم خون را در هر تپش پمپاژ می کند، پمپاژ روزانه قلب حداقل برابر با 2500 گالون (9450 لیتر) خون می باشد، قلب توانایی 3 بیلیون تپش را در زندگی هر فرد دارد.

ماهیچه قلب

قلب؛ سختکوش ترین ماهیچه بدن انسان 

قوی ترین ماهیچه های بدن انسان کدام است؟

ماهیچه مخصوص جویدن

قوی ترین ماهیچه بر اساس وزن، ماهیچه مخصوص جویدن است، تمام عضلات فک با یکدیگر کار می کنند و می توانند با نیرویی بیشتر از 25 کیلوگرم، دندان های فرد را ببندند و به دندان آسیاب نیرویی برابر با 90.7 گرم وارد کنند. 

ماهیچه های رحم

محل قرارگیری رحم نزدیک به لگن است، قدرت این ماهیچه به دلیل توانایی هل دادن نوزاد برای به دنیا آمدن می باشد، غده هیپوفیز هورمون اکسی توسین را ذخیره می کند که باعث انقباض می شود. 

ماهیچه نعلی یا سولئوس

این ماهیچه در زیر عضله ساق پا قرار می گیرد و برای قدم زدن، دویدن و رقصیدن بسیار مهم می باشند، یک ماهیچه قدرتمند در طول ساق پا وجود دارد، علت قوی بودن آن نیرویی است که ساق پا به جاذبه زمین وارد می کند و پا را ایستاده و محکم نگه می دارد.

ماهیچه نعلی پا

ماهیچه بدن انسان برای دویدن و رقصیدن

قوی ترین ماهیچه بدن انسان

زبان

زبان یک عضله سفت است و از گروهی از ماهیچه ها تشکیل شده و مثل قلب، همیشه آماده بکار است. زبان در میکس مواد غذایی در دهان نقش دارد؛ این عضله باعث تکلم نیز می شود، عضله زبان شامل لوزه نیز می باشد که جرم ها را از بین می برد، حتی زمانی که انسان می خوابد، زبانش به طور مداوم بزاق را به سمت گلو هل می دهد. به عقیده ی بسیاری زبان قوی ترین ماهیچه ی بدن انسان است اما این نظر میان دانشمندان همچنان متفاوت است . 

 

 

منبع:نمناک


ساختمان نورون

 

neuron2

مغز شما از 100 میلیارد سلول عصبی به نام نورون ساخته شده است؛ سلول هایی که قابلیت جمع آوری اطلاعات از محیط و تبدیل آن ها به داده های الکتروشیمیایی را دارند. می توانید آن ها را همانند ورودی ها و سیم های درون یک کامپیوتر در نظر بگیرید.

نورون ها سلول هایی تخصص یافته هستند که فعالیت اصلی شان دریافت و انتقال اطلاعات از یک ناحیه به ناحیه دیگر است. گاهی اوقات یک سلول عصبی حتی می تواند چند ده سانتی متر طول داشته باشد و مسیری طولانی را تحت تصرف داشته باشد.

این سلول ها، از سه بخش اصلی تشکیل شده اند:

  1. بدنه سلولی یا سوما: این قسمت، تمامی آنچه که یک سلول نیاز داشته باشد را در خود جای می دهد، مثل نوکلئوس که شامل DNA است، شبکه آندوپلاسمی (برای ساخت ریبوزوم ها)، ریبوزوم ها (برای ساخت پروتئین)، میتوکندری (برای تبدیل گلوکز یا قند به انرژی). اگر این قسمت آسیب ببیند، بدون شک نورون هم از بین خواهد رفت.
  2. آکسون: این بخش طویل و بلند، پیام را از محیط دریافت کرده و به سمت سلول و دندریت ها هدایت می کند. بسته به نوع نورون، آکسون می تواند توسط غلاف میلین پوشیده شده باشد، دقیقا همانند یک سیم فی که توسط پوششی پلاستیکی محافظت می شود. میلین از چربی و پروتئین ساخته شده و به نورون اجازه می دهد تا با سرعت بیشتری، پیام را به صورت پرشی در طول آکسون جا به جا کند. نورون های موجود در مغز و طناب عصبی عمدتا میلین ندارند اما اعصاب محیطی چرا.
  3. دندریت یا پایانه عصبی: زائده های باریک و کوچکی هستند که از بدنه سلول منشعب شده و راه برقراری ارتباط نورون با دیگر سلول ها یا عوامل محیطی هستند. در حقیقت، دندریت ها همه اطلاعات را دریافت کرده و به آکسون می دهند.

انواع نورون ها

 

neurons51

نورون ها ابعاد مختلفی دارند. برای مثال، یک نورون حسی که نوک انگشت قرار گرفته، آکسونی به بلندای طول بازو دارد، در صورتی که نورون های مغزی نهایتا چند میلی متر طول دارند. همچنین، براساس نوع کارایی شان، اشغال مختلفی هم دارند.

نورون های حرکتی که کنترل ماهیچه ها را در اختیار دارند، بدنه سلولی در یک سمت، آکسون در مرکز و دندریت در سوی دیگر دارند. نورون های حسی در هر دو سوی خود، یعنی هم روی آکسون و هم روی بدنه سلولی دندریت دارند. از سوی دیگر، اینترنورون ها یا نورون های حد واسط به گونه ای ساخته شده اند که اطلاعات را بین نورون حسی و نورون حرکتی جا به جا می کنند.

یک جمع بندی از انواع نورون ها داشته باشیم:

  • نورون های حسی: سیگنال هایی از اعضای بیرونی (ماهیچه، پوست و .) را به سیستم عصبی ارائه می دهند.
  • نورون های حرکتی: سیگنال هایی از سیستم عصبی به اعضای بیرونی ارائه می دهند.
  • نورون های حد واسط: این نورون ها، مدل های مختلف سلول ها را در مغز و طناب عصبی به یکدیگر وصل می کنند.

بخش های مغز

1b1fff2fe630ed12864d32da6108e544

موجودات ساده تر، مغز یا واحد پردازشی اجتماع یافته ای ندارند، بلکه نورون های آن ها، مسیرهای رفلکسی را به وجود آورده اند. برای مثال، کرم های پهن و بی مهرگان، مغز سازمان یافته و مرکزی ندارند. نورون ها در کنار هم شبکه عصبی را ساخته اند که این شبکه سرتاسر بدن جانور را پوشش داده است، اما اگر بخواهید به دنبال یک غده عصبی یا تجمعی گسترده از نورون ها در بدن کرم های پهن باشید، مطمئنا چیزی نخواهید یافت.

بسیاری از بی مهرگان نظیر لابستر، غده های عصبی دارند که گانگلیا نامیده می شود. هر گانگلیون، نورون های حسی و حرکتی منطقه تحت پوشش خود را توسط مسیرهای رفلکسی تحت کنترل می گیرد. تمامی این غده ها به یکدیگر متصل می شوند و سیستم عصبی ساده ای را برای جاندار می سازند. هر چه تکامل شکل گسترده تری به خود گرفت، سیستم عصبی نیز تجمع یافته تر شد و مغز را پدید آورد.

مغز از قسمت های زیر تشکیل شده است:

  • ساقه مغز: مشتمل بر سه بخش بصل النخاع، پل مغزی و مغز میانی است. حیوانات سطح پایین، صرفا بصل النخاع را دارند و از دو قسمت دیگر محروم اند. ساقه مغز، واکنش ها و فعالیت های اتوماتیک بدن نظیر فشار خون و ضربان قلب و همچنین حرکات اندام ها را کنترل می کند. از دیگر وظایف این بخش، کنترل اعمال درونی بدن، مثل هضم، گوارش، ادرار و . است.
  • مخچه: این بخش از سیستم عصبی، کنترل حرکات بدن را به عهده دارد و زمانی که یک فرد نمی تواند به خوبی بدن خود را تحت فرمان داشته باشد، دچار مشکلی در این قسمت است.
  • هیپوتالاموس و غده هیپوفیز: این غدد مسئول اعمال احشایی، دمای بدن و واکنش های رفتاری نظیر خوردن، آشامیدن، نیازهای جنسی، خشونت و لذت بردن هستند.
  • فشر مغز یا کورتکس: لایه ای به ضخامت 2 الی 4 میلی متر که سرتاسر مغز را پوشانده و مسئول رفتارهای ارادی انسان است. این لایه ی باریک به نسبت باقی نقاط درونی مغز رنگ تیره تری دارد که علت آن، نحوه قرار گیری اندام های نورون ها است.

تعادل

Neuron-brain-sleep

مخچه، همانطور که از نام اش پیداست، یک واحد پردازشی کوچک تر درون مغز است. همانند مغز انسان، مخچه هم پیچیدگی های بسیاری دارد و از لُب های متعددی تشکیل شده و بالای پل مغزی قرار دارد.

به عنوان دومین ناحیه بزرگ مغز، نورون های حسی که اطلاعات محیط را جمع آوری کرده اند، سیگنال ها را از طریق نخاع به این ناحیه می رسانند تا مخچه وارد معادلات جدی تحرک پذیری بدن انسان شود.

مخچه سپس تمامی اطلاعات دریافتی از انواع نورون ها را یکپارچه سازی کرده و به نورون های حرکتی فرمان ارسال می کند. برای مثال همین حالا دست خود را بلند کرده و یک جسمی را در نزدیکی تان لمس کنید.

دست شما یک حرکت آرام و سریع انجام می دهد اما اگر مخچه شما آسیب دیده باشد، این حرکت نرم و روان، با مشکل بسیاری همراه خواهد بود. فراموش نکنید که در صورت آسیب رسیدن به مخچه یا مختل شدن آن در اثر مصرف موادی خاص همانند الکل، حتی صحبت کردن هم دچار مشکل می شود. عضلات لب و دهان کاملا وابسته به همان واکنش ها هستند و اگرچه توان فکر کردن و سرهم بندی جملات وجود دارد اما به سختی می توان ماهیچه ها را همانند حالت عادی تکان داد، چرا که نورون ها پیام درستی به ماهیچه ها ارسال نمی کنند.

غریزه

 

neurons-e1371079015716

حیوانات کم هوش تر نظیر ماهی ها، دوزیستان، خزندگان و پرنده ها، قدرت تفکر بالایی ندارند اما در عوض، به شدت روی مسائلی مثل جمع آوری غذا، خوردن، آشامیدن، خوابیدن، تولید مثل و دفاع از خود تمرکز دارند. این فعالیت ها کاملا براساس غریزه صورت می پذیرد.

ما انسان ها هم چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهیم و مغز خزنده درون داریم. در حقیقت، مشابه مغزی که خزندگان دارند، در ساختمان عصبی ما نیز دیده می شود.

حفاظت از مغز

 

neuron-map

مغز و نخاع انسان توسط یک لایه مستحکم به نام مننژ پوشیده شده که از برقراری ارتباط آن با هر جسم سختی، مثل استخوان ها جلوگیری می کند.

برای محافظت بیشتر، مغز و نخاع در مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی» غوطه ور شده اند. این مایع توسط شبکه کوروئید ساخته می شود که درون مغز قرار گرفته است. از طریق یک سری کانال ها، این مایع از مغز خارج شده و کم کم فضای بیرونی آن و همچنین دور نخاع را می پوشاند.

مایع مغزی نخاعی، به شدت تحت حفاظت قرار دارد و به این سادگی، هیچ ماده ای نمی تواند وارد آن شود. سد خونی-مغزی در برابر مایع مغزی نخاعی و دیگر مایعات بدن (عمدتا خون) قرار گرفته و نمی گذارد هر پاتوژنی وارد آن شده و مغز را مختل کند.

مغز از آنچه که فکر می کنیم پیچیده تر است و هنوز اسرار بی شماری در ارتباط با آن بی پاسخ باقی مانده. با پیشرفت انسان در این حوزه، قدرت های فرابشری نیز روز به روز خود را نمایان خواهد کرد و شاید روزی بتوانیم تسلطی فوق العاده روی مغز خود داشته باشیم.

 

 

منبع:دیجیاتو


نانو پزشکی چیست؟

جز پیشرفت‌هایی که در علم پزشکی مدرن، در قرن اخیر صورت گرفت، پزشکی جدیدتری ظهور کرده است که بیش از اینکه یک علم باشد، یک هنر وابسته به ابزار است. در پنجاه سال اخیر، دانش پزشکی بررسی بیماری‌ها را در ابعاد مولکولی به پیش برده است. از دیدگاه مولکولی، پزشکی مدرن هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد. مثلاً امروزه از داروهایی استفاده می‌کنیم که شامل ساختار محدودی از مولکول‌ها هستند. این ملکولها برای درمان یک بیماری خاص به کار می‌روند. به کمک نانوپزشکی، محصولات دارویی می‌توانند مثل ماشین‌های هوشمند برنامه‌ریزی شوند. آنها به حسگرهایی مجهزند که می‌توانند قدرت تصمیم‌گیری و تأثیرپذیری از محیط را برای ماشین فراهم کنند. این ماشین‌ها می‌توانند جلو عوارض جانبی و واکنش‌های حساسیت‌زا را بگیرند. داروهای جدید خود را با بدن سازگار می‌کنند و تنها با رسیدن به مقصد نهایی عمل اختصاصی خود را (که در واقع همان درمان است) انجام می‌دهند. آنها می‌توانند قبل از فعال ‌شدن دارو از آزاد شدن مقدار بیشتر از حد آن جلوگیری کنند و مانع بروز مسمومیت‌ شوند. 
● نانوپزشکی چیست؟
درمان و پیشگیری بیماری‌ها از قابلیت‌های خوب فناوری نانو به شمار می‌رود. این فناوری با استفاده از نانوابزارها و نانوساختارهای مهندسی‌شده، اعمالِ ساخت، کنترل، دیدن و ترمیم سیستم زیستی انسان در مقیاس مولکولی را انجام می‌دهد. ابزارهای بسیار ابتدایی نانوپزشکی می‌توانند برای شناسایی بیماری‌ و توزیع دارو، و همچنین توزیع هورمون در بیماری‌های مزمن و نقص‌های سیستم بدن به کار روند. ابزارهای بسیار پیشرفته‌تر، از قبیل نانوروبات‌ها هستند که به عنوان جراحان کوچک داخل بدن عمل می‌کنند. (نانوروبات‌ها، روبات‌هایی هستند که اندازه‌ی آنها در حد نانومتر باشد.)
چنین ماشین‌هایی می‌توانند با ورود به داخل سلول‌ها ساختار آسیب‌دیدهٔ آنها را تغییر دهند و درصدد تعمیر آنها برآیند. آنها قادرند خود را تکثیر کنند یا نواقص ژنتیکی را با جابه‌جا کردن یا دستکاری مولکول‌های DNA برطرف سازند. (DNA ماده‌ی اصلی سازندهٔ موجودات زنده و وارث ژنتیکی موجود زنده شناخته می‌شود.)
● توانمندی های نانوپزشکی
دانشمندان معتقدند با پیشرفت‌هایی که در مهندسی ژنتیک، فناوری نانو و پزشکی ایجاد شده و درک عمیقی که از اعمال سلولی حاصل گردیده است، می‌توان ماشین‌های میکروسکوپی نیرومند و متخصص را برای مبارزه با بیماری‌ها طراحی کرد و توسط آنها در ابعاد سلولی به تعمیرات فیزیولوژیکی پرداخت.
در تشخیص بیماری‌ها نمی‌توان به نتایج آزمون‌های آزمایشگاهی و تاریخچه‌ی بیماری متکی بود. اما با جا دادن نقشه‌ی ژنتیکی انواع عوامل بیماریزا در بانک اطلاعاتی نانوروبات، می‌توان حملات باکتریایی را نابود کرد. بدین ترتیب، با انجام عملیات ترمیمیِ قابل برنامه‌ریزی برای اصلاح بیماری‌های سلولی ناشی از افزایش سن، جلوگیری از پیری و درمان آن به یک واقعیت علمی تبدیل می‌شود. 
محققان قادرند با حرکت دادن مولکول‌ها، موتورهایی در ابعاد نانو بسازند. 
اولین شرکت تخصصی نانوتکنولوژی، شرکت است که در سال ۱۹۹۷ با هدف ساخت ابزارهای کلیدیِ ایجاد فناوری نانومولکولی آغاز به کارکرد. محصولات این شرکت، با تلاش‌ گسترده‌ی گروه‌های مختلف تا ده سال آینده قابل استفاده خواهد شد؛ اگرچه ممکن است این پیشرفت، بعد از تجاری شدن نانوروبات‌های پزشکی صورت بگیرد.
▪ مثال‌هایی از کاربرد نانوفناوری در پزشکی 
۱) هدف‌گیری و ارسال دارو به نقاط غیر قابل دسترس بدن با تجهیزات نانومتری
۲) تولید بافت‌های مصنوعی سازگار با بدن
۳) تولید سیستم‌های هوشمند برای شناسایی بیماری‌های در حال ایجاد در بدن
۴) درمان برخی از بیماری‌های صعب‌العلاج مانند سرطان، ایدز و هپاتیت.
۵) مراقبت بهداشتی بهتر با استفاده از تجهیزات نانومتری در داخل بدن
● آینده‌اندیشی در مورد نانوپزشکی
مطمئناً رشته‌ی نانوپزشکی برای توسعه به چندین دهه زمان نیاز دارد. شاید پیش از اینکه ما به تخیلمان اجازه دهیم تا آزادانه در مورد قول‌های داده‌شده توسط نانوپزشکی خیالپردازی کند، بهتر است توانایی‌هایی را در نظر بگیریم که حقیقتاً قابل اجرا هستند. وقتی به نحوهٔ حل مسائل مختلف توجه کنیم، متوجه می‌شویم بسیاری از مسائلی که امروزه دشوار به نظر می‌آیند راحت خواهند شد. چه بسا مسائلی که ساده‌تر جلوه می‌کنند، اما سخت‌تر از حد انتظار ظهور می‌یابند. زمانی فلج، واگیردار و علاج‌ناپذیر بود و امروزه به‌سادگی قابل پیشگیری است. سیفلیس زمانی انسان را تا حدّ دیوانگی و مرگ پیش می‌برد و اکنون با یک تزریق، خوب می‌شود و به نظر می‌رسد در آینده، قصهٔ نانوفناوری در پزشکی، به قصهٔ توسعهٔ کنترل جراحی در ابعاد مولکولی تبدیل شود.

 

 

منبع : ویستا


علائم و راههای درمان بیماری کرونا، 

بیماری ویروسی کرونا چیست؟

کرونا ،نوعی از ویروس ها هستند که به طور معمول بر دستگاه تنفس داران، از جمله انسان، تأثیر می گذارند. آنها با سرماخوردگی، پنومونی و سندرم حاد تنفسی شدید (SARS) همراه هستند و همچنین می توانند روی روده تاثیر بگذارند.

بیماری کرونا

ویروس کرونا ،در سال 1937 از ویروس برونشیت عفونی در پرندگان کشف شد. این ویروس ها ،مسئول 15 تا 30 درصد از سرده های رایج هستند و در طول 70 سال گذشته، دانشمندان دریافته اند که ویروس کرونا می تواند موش ها، سگ ها، گربه ها، بوقلمون ها، اسب ها، خوک ها و گاو را آلوده کند. مقاله MNT بر روی انواع مختلف ویروس کرونا انسانی، علائم آنها، نحوه انتقال آنها و دو بیماری خطرناک مشتق از آن :SARS و MERS تحقیق کرده است.

ویروس کرونا به عنوان عامل این بیماری به سیستم تنفسی حمله می کند و به تدریج این سیستم را از کار می اندازد و از علائم این بیماری می توان به سرفه، تب شدید که به التهاب ریه و نارسایی کلیه منجر می شود، اشاره کرد.

بیماری کرونا

تاریخچه بیماری کرونا

براساس گزارشات اولین مورد بیماری در سپتامبر 2012 در مردی 60 ساله در عربستان سعودی کشف شد که به مرگ بیمار انجامید . این مرد چند روز قبل از آن به دبی سفر کرده بود و دومین مورد در مردی 49 ساله در قطر که او نیز در گذشت و کشف بیماری اولین بار در آزمایشگاه Health Protection Agency's در Colindale لندن به تایید رسید .

پیشنهاد شده است که این بیاری به نام سندرم نارسایی تنفسی خاورمیانه یا Middle East respiratory syndrome coronavirus که با اختصار MERS-CoV نامگذاری شود .

حقایق کلی در مورد ویروس کرونا:

هیچ درمانی برای سرماخوردگی وجود ندارد.

ویروس کرونا باعث SARS و MERS می شود.

ویروس کرونا بسیاری از گونه های مختلف را آلوده می کند.

این بیماری از چین نشئت گرفته و در 37 کشور گسترش یافت و 774 نفر را کشت.

ویروس کرونا

ویروس کرونا چیست؟

ویروس کرونا می توانند علایم آنفلوانزا و علائم تنفسی را ایجاد کنند. ویروس کرونا انسانی (HCoV) ابتدا در دهه 1960 در بینی بیماران مبتلا به سرماخوردگی شناسایی شدند. دو ویروس کرونا انسانی مسئول بخش بزرگی از سرما خوردگی های معمول OC43 و 229E هستند.

ویروس کرونا بر اساس طرح های تاج مانند بر روی سطوح خود،به این نام شناخته شده است. "Corona" در لاتین به معنی "هاله" یا "تاج" است. در میان انسان ها، عفونت اغلب در ماه های زمستانی و همچنین نزدیک بهار اتفاق می افتد ،کسی که به ویروس کرونا مبتلا شده است ممکن است بارها در معرض سرما خوردگی قرار گیرد زیرا آنتی بادی های کرونا متغیر هستند.

علائم و نشانه های بیماری کرونا :

علائم سرما خوردگی و یا آنفلوانزا معمولا از دو تا چهار روز پس از عفونت ویروس کرونا اتفاق می افتد و معمولا خفیف است.

علائم کرونا عبارتند از:

  • سیستمی:تب و احساس خستگی مفرط
  • تنفسی:آبریزش بینی، عطسه، گلو درد، سرفه خشک، تنفس کوتاه و مقطعی و تند ، در موارد نادر، تب
  • کلیه ها:کاهش عملکرد(کاهش حجم ادرار یا تعداد دفعات دفع)
  • روده ای:اسهال
  • سیستم گردش خون:کاهش تعداد گلبولهای سفید
  • خستگی
  •  تشدید علائم آسم

این بیماری می تواند به سینه پهلو ، التهاب ریه ها و آب گرفتگی کیسه های هوا  منجر شود و در نهایت باعث نارسایی ریوی می گردد .

افرادی که از قبل به بیماری های  فشار خون بالا، مشکلات مزمن ریوی، دیابت ، بیماریهای قلبی و عروقی مبتلا بوده اند بیشتر در خطر ابتلا به این بیماری و آسیب های خطرناک آن هستند .بر خلاف رینوویروس، علت دیگر سرماخوردگی، ویروس کرونا انسانی در آزمایشگاه به آسانی قابل کشت نیست.

علائم کرونا

درمان های پیشنهادی برای کنترل و کاهش بیماری کرونا

هیچ درمانی وجود ندارد، بنابراین درمان هایی که در این بخش از سلامت نمناک به آنها اشاره شده است شامل مراقبت از خود و داروهای بدون نسخه (OTC) است:

  1. استراحت
  2. نوشیدن آب کافی 
  3. اجتناب از سیگار کشیدن و دود
  4. استفاده از استامینوفن، ایبوپروفن یا ناپروکسن برای کاهش درد و تب
  5. استفاده از دستگاه بخار 

ویروس مسئول می تواند با نمونه گیری از مایعات تنفسی مانند مو از بینی یا خون تشخیص داده شود.

علائم بیماری کرونا

انواع ویروس کرونا:

انواع مختلف ویروس های کرونا انسانی موجب انواع مختلف بیماری میشود در حال حاضر شش نوع شناخته شده از ویروس کرونا وجود دارد که می تواند انسان را آلوده کند.

انواع متداول عبارتند از:

  • 229E (آلفا کروناویروس)
  • NL63 (آلفا کروناویروس)
  • OC43 (قرنطینه ویروس بتا)
  • HKU1 (کرونا ویروسی بتا)

جلوگیری از ابتلا به کرونا ؛ چگونه از خودتان محافظت کنید؟

در حال حاضر هیچ واکسنی برای محافظت از شما در برابر عفونت کرونای ویروسی وجود ندارد. شما ممکن است قادر به کاهش خطر ابتلا به عفونت با انجام موارد زیر باشید:

  • ویروس کرونا، معمولا از راه دهان، بینی، چشم و گوش وارد بدن می شود. به همین دلیل قبل از شستشوی کامل دستها ، به این چهار قسمت از بدن دست نزنید .
  • دستان خود را در طول شبانه روز ، چندین بار با آب وصابون یا مایع دستشویی به مدت 30 ثانیه با دقت بشویید.البته استفاده از مایع یا ژل ضدعفونی کننده نیز تاثیر زیادی در ضدعفونی کردن دستان دارد .
  • از دست دادن و روبوسی تا حد ممکن خودداری کنید .
  • یکی از راههای انتقال ویروس کرونا ، تنفس است ، پس در صورتی که فردی در نزدیکی شما عطسه و یا سرفه کرد ، خیلی سریع دهان و بینی خود را بپوشانید و تا حد ممکن از آن شخص دور شوید .
  • از دستشویی های عمومی استفاده نکنید چرا که برخی از ویروس های مشابه کرونا به ندرت از طریق بخارات مدفوع نیز می توانند وارد فضای تنفسی شوند
  • اگر متناسب با شغل خود ، با اشیائی کار می کنید که افراد دیگر نیز مدام با آنها در تماس هستند ، آن اشیاء را مدام ضدعفونی کنید ، مانند دستگیره در ، دکمه های آسانسور ، ستون فی مترو و اتوبوس ، خودپردازها و .
  • اگر قادر به ضرعفونی کردن آنها نیستید قبل از شستشوی دستان خود به دهان ، چشم ، گوش و بینی خود دست نزنید .
  • از رفتن به اماکن عمومی تا حد ممکن خودداری کنید و در صورت ضورت ، مدام دست های خود را ضدعفونی کنید .از دستکش و ماسک استفاده کنید .
  • یک مایع ضدعفونی کننده کوچک برای زمانهایی که به آب و مایع دستشویی دسترسی ندارید به همراه داشته باشید تا در محیط های عمومی مانند مترو و خیابان و . بعد از تماس با افراد و اشیاء، مدام دست هایتان را ضدعفونی کنید.
  • از خورد غذا ،خوراکی و مایعات در مکانهای نامطمئن اجتناب کنید ، زیرا یکی از راه های انتقال کرونا مصرف غذای آلوده است .
  • غذاهای خود را کاملا بپزید و از خوردن غذای خام و یا نیمه پخته خودداری کنید ، مانند تخم مرغ عسلی و یا استیک نیم پز. گوشت ، مرغ و شیر را باید جوشانه و کاملا پخته شود .
  • پس از ورود به منزل بلافاصله دست های خود را شسته و ضدعفونی کنید . از اعضای دیگر خانواده نیز انجام این کار را بخواهید .در محل کار نیز از همکاران خود بخواهید تا این مسائل را رعایت کنند.
  • میوه ها و سبزیجات را با آب و محلول های ضدعفونی کننده میوه و سبزی شستشو دهید و از خوردن میوه های نشسته خودداری کنید .
  • با خوردن ویتامین C ، میوه ها ، سبزیجات و داروهای تقویتی، سیستم ایمنی بدن خود را تقویت کنید ، روزانه یک لیوان آب ولرم و آب لیموی تازه را با یک قاشق عسل طبیعی بنوشید.
  • مسواک خود را ضدعفونی کرده و با مایع بشوئید .

تاریخچه بیماری کرونا

چگونه از دیگران محافظت کنیم:

  • اگر علائم سرماخوردگی دارید، می توانید با انجام موارد زیر به محافظت از دیگران کمک کنید.
  • در حالی که بیمار هستید، در خانه بمانید.
  • از تماس نزدیک با دیگران جلوگیری کنید.
  • هنگام سرفه کردن یا عطسه کردن ،دهان و بینی خود را پوشش دهید، و دست ها را بشویید.
  • اشیاء و سطوح را تمیز و ضد عفونی کنید.

پیشگیری از بیماری کرونا

درمان های تجویز شده برای بیماری ویروسی کرونا

درمان های خاصی برای بیماری های ناشی از ویروس های کرونا انسان وجود ندارد ، اکثر افراد مبتلا به بیماری کرونا ویروسی رایج بدن انسان به تنهایی بهبود می یابند. با این حال، شما می توانید برخی از چیزهایی را برای از بین بردن علائم خود انجام دهید.

  1. داروهای درد و تب را مصرف کنید (احتیاط:آسپرین را به کودکان ندهید).
  2. استفاده از یک رطوبت ساز یا حمام گرم برای کمک به کاهش گلو درد و سرفه.
  3. اگر به اندازه کافی بیمار هستید، باید مقدار زیادی مایعات بنوشید و در خانه بمانید و استراحت کنید.

 با توجه به اینکه این مقاله قبل از بوجود آمدن بحران نوع جدید و جهش یافته ی ویروس کرونا تهیه و ترجمه گردیده است تاکید می گردد که در صورت داشتن علائم این بیماری حتما به پزشک و مراکز درمانی مراجعه نموده و از بسنده کردن به روش های درمانی پیشنهاد شده جدا خودداری نمایید .

 

 

منبع:نمناک


قلب

 

قلب به پمپی تشبیه می‌شود که از بدو تولد تا لحظه‌ی مرگ بی‌وقفه کار می‌کند؛ اما چگونه؟ در این مقاله درمی‌یابیم که چرا عملکرد قلب تا این حد حیاتی و خارق‌العاده است.

 

همه‌ی ما می‌دانیم قلب یکی از اعضای حیاتی بدن است. ما نمی‌توانیم بدون عملکرد صحیح قلب چند دقیقه و در صورت از کار افتادن آن، چند ثانیه زنده بمانیم. با این حال وقتی به ساختار آن نگاه کنید متوجه می‌شوید که قلب درست مانند یک پمپ است، البته یک پمپ پیچیده و مهم. علی‌رغم تمام پیچیدگی و ظرافت موجود، در نهایت می‌توان گفت که قلب در اصل یک پمپ است و وظیفه‌ی پمپاژ خون را بر عهده دارد. مانند همه‌ی پمپ‌های دیگر، قلب نیز ممکن است مسدود شود، خراب شود و به تعمیر احتیاج داشته باشد؛ به همین دلیل آشنایی کلی با عملکرد قلب بسیار مهم است. آگاهی اولیه از ساختار قلب و چیز‌هایی که سلامتی آن را به خطر می‌اندازند یا بهبود می‌بخشند، می‌تواند ریسک ابتلا به بیماری‌های قلبی را تا حد زیادی کاهش دهد.

بیماری قلبی اولین عامل مرگ و میر در ایالات متحده است. هر روز تقریبا ۲۰۰۰ آمریکایی در اثر بیماری قلبی می‌میرند، یعنی در هر ۴۵ ثانیه یک نفر. اما خبر خوب این است که نرخ مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی با نرخ ثابتی در حال کاهش است. متأسفانه هم اکنون نیز بیماری قلبی باعث مرگ ناگهانی انسان‌ها می‌شود و بسیاری از آن‌ها قبلا از رسیدن به بیمارستان می‌میرند.

واژه‌ی قلب در ادبیات ما نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. برای همه مشخص است که قلب با عشق مترادف گرفته می‌شود. در ادبیات کشورهای مختلف مثال‌های مختلفی از کاربرد واژه‌ی قلب در فرهنگ آن کشور را می‌توان یافت:

  • قلب (دل) چیزی را داشتن: شجاع بودن
  • خوش‌قلب بودن: مهربان بودن
  • از صمیم قلب: با تمام وجود
  • شکسته شدن قلب: شکست در عشق
  • سیاه قلب بودن: بی‌رحم بودن

مسلما هیچ یک از ارگان‌های بدن تا این حد وارد فرهنگ و واژگان زبان کشورها نشده است، برای مثال آخرین باری که شما از صمیم پانکراس چیزی را می‌خواستید کِی بوده است؟!

در این مقاله نگاهی به ساختار این ارگان حیاتی می‌پردازیم تا ببینیم چه چیزی دقیقا باعث تپش قلب شما می‌شود.

قلب انسان و عملکرد قلب

قلب چگونه کار می‌کند؟

قلب یک ماهیچه‌ی سفید رنگ توخالی به شکل مخروط است که دو سوم آن در سمت چپ قسمت مرکزی سینه و یک سوم آن در قسمت راست قرار دارد. قلب در بین ریه‌های چپ و راست و پشت جناغ سینه نشسته است.

اپکس (Apex) یا نوک قلب (در بطن چپ) در سمت پایین و چپ قلب قرار گرفته است. طول قلب ۱۲ سانتی‌متر و عرض آن هم ۸ تا ۹ سانتی‌متر و عمق آن نیز درحدود ۶ سانتی‌متر است. اندازه‌ی قلب تقریبا به اندازه‌ی مشت دست است. به‌صورت میانگین وزن قلب ن در حدود ۲۵۵ گرم و وزن قلب مردان ۲۹۵ گرم است. قلب کم‌تر از نیم درصد جرم بدن انسان را تشکیل می‌دهد.

قلب دارای سه لایه است. لایه‌ی درونی و هموار قلب آندوکارد نامیده می‌شود. لایه‌ی میانی قلب که در واقع ضخیم‌ترین لایه‌ی قلب است و قابلیت انقباض دارد ماهیچه‌ی قلب یا میوکارد و لایه‌ی سوم که کل قلب را با یک کیسه‌ی مایع احاطه کرده است پریکارد نام دارد.

ساختار قلب انسان

صدای قلب

وقتی کسی با گوشی پزشکی به قلب شما گوش می‌کند، صدای شنیده شد را می‌توان به‌صورت لاب-داب لاب-داب توصیف کرد. قسمت اول صدا (لاب) در اثر شتاب‌گیری و کاهش شتاب مایع درون قلب (خون) و لرزش قلب ناشی از بسته شدن دریچه‌های سه‌لتی و میترال تولید می‌شود. قسمت دوم صدا (داب) نیز در اثر شتاب‌گیری و کاهش شتاب خون درون قلب و لرزش قلب ناشی از بسته شدن دریچه‌های آئورت و ریوی تولید می‌شود.

صدای قلب

بخش‌های اصلی قلب

قلب از چهار قسمت تشکیل شده است (به شکل بالا نگاه کنید):

آناتومی قلب انسان

هر حفره‌ی قلب دارای یک دریچه‌ی یک‌طرفه در خروجی است که از بازگشت مجدد خون به سمت حفره جلوگیری می‌کند. زمانی که یک قسمت قلب منقبض می‌شود، دریچه‌ی انتهای آن باز می‌شود تا خون از آن قسمت تخلیه شود. پس از به پایان رسیدن مرحله‌ی انقباض، دریچه بسته می‌شود تا خون از قسمت بعدی قلب به داخل برنگردد. دریچه‌های قلب عبارتند از:

  • دریچه‌ی سه‌لتی که در خروجی دهلیز راست قرار دارد.
  • ۲. دریچه‌ی ریوی که در خروجی بطن راست قرار دارد.
  • دریچه‌ی میترال که در خروجی دهلیز چپ قرار دارد.
  • دریچه‌ی آئورت که در خروجی بطن چپ قرار دارد.

زمانی که ماهیچه‌ی قلب منقبض می‌شود و به اصطلاح قلب می‌تپد (در اصطلاح علمی به انقباض قلب سیستول می‌گویند) خون را از خود خارج کرده و به بدن می‌فرستد. در مرحله‌ی اول دهلیز راست و چپ واقع در قسمت بالای قلب به‌ صورت هم‌زمان منقبض می‌شوند و خون را به ترتیب به بطن‌های راست و چپ واقع در قسمت پایینی قلب می‌فرستند. در مرحله‌ی دوم بطن‌ها تقریبا به‌صورت هم‌زمان منقبض می‌شوند و خون را به سوی ریه و بدن می‌فرستند. سپس ماهیچه‌ی قلب استراحت می‌کند و در واقع منبسط می‌شود (که در اصطلاح علمی به این مرحله دیاستول می‌گویند) تا نوبت به تپش دوباره برسد. وجود این تأخیر به قلب این اجازه را می‌دهد تا دوباره از خون پر شود.

ساختار قلب

البته باید در نظر داشت که در هر لحظه خون در داخل قلب وجود دارد، در واقع در هر ضربان، قلب سالم حداکثر دو سوم خون موجود در بطن‌ چپ را به بدن می‌فرستد.

قسمت راست و چپ قلب هر کدام عمکلرد مجزایی دارند. قسمت راست قلب خون کم‌اکسیژن و سیاه‌ رنگ را از بدن جمع‌آوری و به سمت ریه پمپاژ می‌کند تا دی‌اکسید‌کربن خود را آزاد و اکسیژن تازه دریافت کند. قسمت چپ قلب خون پر از اکسیژن را از ریه‌ها جمع‌ کرده و به سلول‌های بدن پمپاژ می‌کند تا سلول‌ها اکسیژن لازم برای انجام عملکرد خود را به دست آورند.

نرخ تپش قلب

تعداد تپش قلب انسان در دوره‌های مختلف زندگی تغییر می‌کند. در این جا نرخ متوسط ضربان قلب انسان آورده شده است:

  • نوزاد تازه متولد شده: ۱۳۰ ضربه در دقیقه
  • ۳ ماهه: ۱۴۰ ضربه در دقیقه
  • ۶ ماهه: ۱۳۰ ضربه در دقیقه
  • ۱ ساله: ۱۲۰ ضربه در دقیقه
  • ۲ ساله: ۱۱۵ ضربه در دقیقه
  • ۳ ساله: ۱۰۰ ضربه در دقیقه
  • ۴ ساله: ۱۰۰ ضربه در دقیقه
  • ۶ ساله: ۱۰۰ ضربه در دقیقه
  • ۸ ساله: ۹۰ ضربه در دقیقه
  • ۱۲ ساله: ۸۵ ضربه در دقیقه
  • فرد بالغ: بین ۶۰ تا ۱۰۰ ضربه در دقیقه

جریان خون

تمام خون واردشده به سمت راست قلب از طریق دو سیاهرگ وارد آن می‌شوند: بزرگ سیاهرگ بالایی که به اختصار SVC نامیده می‌شود و بزرگ سیاهرگ پایینی که به اختصار IVC نامیده می‌شود.

بزرگ سیاهرگ بالایی (SVC) خون را از قسمت بالای بدن جمع می‌کند و بزرگ سیاهرگ پایینی (IVC) خون را از نیمه‌ی پایین بدن جمع می‌کند. خون از رگ‌های SVC و IVC وارد دهلیز راست می‌شود (RA). زمانی که دهلیز راست منقبض می‌شود، دریچه‌ی خروجی آن یعنی دریچه‌ی سه‌لتی باز می‌شود و خون سیاه رنگ و کم اکسیژن از آن عبور کرده و وارد بطن راست (RV) می‌شود. زمانی که بطن راست منقبض می‌شود،‌ دریچه‌ی سه‌لتی بسته می‌شود تا از بازگشت خون به دهلیز راست جلوگیری کند، در نتیجه خون از دریچه‌ی ریوی عبور کرده و وارد سرخرگ ریوی شده و از آن جا به ریه می‌رود تا اکسیژن وارد شده به ریه‌ها را دریافت کند.

اما چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟ چون خون برگشتی از بدن اکسیژن خود را از دست داده است  و باید دوباره پر از اکسیژن شود و به بدن بازگردد. بنابراین سمت راست بدن خون برگشتی از بدن را به سوی ریه‌ها می‌فرستد تا بعد از دریافت اکسیژن به سمت چپ قلب وارد شود.

اکنون خون برگشتی از ریه‌ها پر از اکسیژن است و از طریق سیاهرگ‌های ریوی وارد دهلیز راست می‌شود. این نکته را باید در نظر گرفت که عموما خون موجود در سیاهرگ‌های بدن به رنگ قرمز تیره بوده و دارای اکسیژن کمی است و در مقابل خون جاری در سرخرگ‌ها قرمز روشن است چون اکسیژن زیادی دارد. با این حال یکی از استثنا‌های این موضوع شریان‌های ریوی است چون سرخرگ ریوی که خون را از دهلیز راست به ریه می‌برد خون کم‌اکسیژن دارد و سیاهرگ ریوی که خون را از ریه به دهلیز چپ حمل می‌کند دارای اکسیژن زیادی است.

جریان خون

حال بعد از وارد شدن خون پراکسیژن به دهلیز چپ، این دهلیز منقبض می‌شود و هم‌زمان دریچه‌‌ی میترال باز می‌شود تا خون از دهلیز چپ وارد بطن چپ شود. بطن چپ مهم‌ترین قسمت قلب است چون خون پراکسیژن را از دریچه‌ی آئورت وارد شریان اصلی آئورت کرده و از آن جا به سراسر بدن می‌فرستد. آئورت اصلی‌ترین سرخرگ بدن است چون تمام خون پمپاژ شده توسط قلب را دریافت کرده و آن را در سراسر بدن توزیع می‌کند. بطن چپ قوی‌ترین عضله‌ی قلب است چون خون داخل آن باید به سراسر بدن برسد برای همین فشار خون داخل بطن چپ بالا است. ضخامت و بزرگی بطن چپ یکی از معیارهای مهم سلامت قلب محسوب می‌شود.

در این جا به‌صورت مختصر روند خون‌رسانی به بدن را مرور می‌کنیم. خون از سراسر بدن:

  • وارد بزرگ سیاهرگ بالایی و پایینی می‌شود.
  • سپس وارد دهلیز راست می‌شود.
  • از دریچه سه‌لتی عبور می‌کند.
  • وارد بطن راست می‌شود.
  • از دریچه ریوی عبور می‌کند.
  • وارد سرخرگ ریوی می‌شود.
  • وارد ریه می‌شود.

در ریه خون دی‌اکسید‌کربن را آزاد کرده و اکسیژن جذب می‌کند و دوباره از ریه‌ها

  • وارد سیاهرگ ریوی می‌شود.
  • وارد دهلیز چپ می‌شودژ
  • از دریچه‌ی میترال عبور می‌کند.
  • وارد بطن چپ می‌شود.
  • از دریچه آئورت عبور می‌کند.
  • وارد سرخرگ آئورت می‌شود.
  • به سوی بدن می‌رود.

البته دوباره لازم به یادآوری است که این فرآیند به صورت متسلسل اتفاق نمی‌افتد، بلکه ابتدا قسمت‌ بالایی قلب یعنی دهلیزها منقبض می‌شوند و سپس قسمت پایین قلب یا بطن‌ها، در واقع قلب هیچ‌گاه خالی از خون نمی‌شود.

ضربان قلب،‌ ضربان عشق

میزان تپش قلب انسان به‌طور میانگین ۷۲ بار در دقیقه است. در طول یک روز قلب بیش از ۱۰۰ هزار بار می‌تپد. در یک سال این عدد به ۳۸ میلیون می‌رسد. زمانی که به ۷۰ سالگی می‌رسید، به‌طور میانگین قلب شما ۲.۵ میلیارد بار تپیده است.

سیستم الکتریکی بدن

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چه چیزی باعث انقباض عضله‌های قلب می‌شود؟ چطور قلب این کار را به‌صورت خودکار هر ثانیه و هر دقیقه و هر روز انجام می‌دهد؟

پاسخ این پرسش‌ها در عملکرد یک گروه خاص از سلول‌ها نهفته است. این سلول‌ها به‌صورت خود‌به‌خود می‌توانند فعالیت الکتریکی تولید کنند. این سلول‌ها در واقع ذرات باردار را جداسازی می‌کنند، سپس به‌صورت ناگهانی ذرات باردار مشخصی را به سلول‌های ماهیچه‌ی قلب می‌‌فرستند. این فرآیند باعث تولید پالس‌های الکتریکی در سلول‌های تنظیم‌کننده ضربان قلب در سراسر قلب شده و باعث می‌شود قلب منقبض شود. این سلول‌ها برای ایجاد ۷۲ ضربان در دقیقه باید بیش از یک بار در ثانیه این کار را انجام دهند.

به سلول‌های تنظیم‌کننده‌ی طبیعی قلب گره سینوسی می‌گویند. گره سینوسی در لایه‌ی میوکارد دهلیز راست قرار دارد. همچنین در قلب فیبر‌های الکتریکی مخصوصی قرار دارد که وظیفه‌ی آن‌ها رساندن پالس الکتریکی ایجاد شده در گره سینوسی به دیگر قسمت‌های قلب است.

اما چطور تحریک الکتریکی ایجادشده در قسمتی از دهلیز راست باعث انقباض کل قلب می‌شود؟ ابتدا پالس الکتریکی گره سینوسی را ترک می‌کند و به سمت دهلیز‌های راست و چپ حرکت می‌کند و باعث می‌شود این دو به‌صورت هم‌زمان منقبض شوند. این عمل ۰.۰۴ ثانیه زمان می‌برد. بعد از آن یک تأخیر طبیعی در انتقال پالس الکتریکی به وجود می‌آید. این تأخیر باعث می‌شود دهلیز‌ها فرصت منقبض شدن داشته باشند و بطن‌ها با خون پر شوند. پالس الکتریکی سپس وارد گره دهلیزی‌بطنی می‌شود. سپس پالس الکتریکی وارد گره هیس می‌شود و از آن جا به دو بخش به نام‌های شاخه دسته‌ای راست و شاخه دسته‌ای چپ تقسیم شده و از آن جا به سرعت از راه فیبرهای پورکینژ به یاخته‌های اندوکاردیوم در اپکس یا نوک قلب رسیده و در پایان در اپیکارد بطنی پایان می‌یابد و در نهایت باعث انقباض بطن‌های قلب به‌صورت همزمان می‌شود.

قلب سالم

هر یک از بافت‌ها‌ی الکتریکی قلب این قابلیت را دارند که خود به جای گره سینوسی منشأ تولید پالس الکتریکی باشند. با این حال عموما این گره سینوسی است که سریع‌تر از دیگر گره‌ها پالس تولید می‌کند و شروع فرآیند انقباض قلب را کنترل می‌کند. اما اگر گره سینوسی نتواند وظیفه‌ی خود را به خوبی ایفا کند، دیگر قسمت‌های سیستم الکتریکی قلب کار آن را بر عهده می‌گیرند با این تفاوت که عموما سرعت کار آن‌ها کم‌تر از گره سینوسی است.

با این که سلول‌های تنظیم‌کننده‌ی ضربان قلب، تحریک الکتریکی لازم برای تپش قلب را تولید می‌کنند، ‌اما سلول‌ها‌ی عصبی دیگر می‌توانند میزان فعالیت سلول‌های تنظیم‌کننده را کنترل کنند و به نوعی بر تعداد و شدت انقباض قلب تأثیر بگذارند. این کار را سیستم عصبی خودگردان بدن انجام می‌دهد. این سیستم عصبی دارای دو قسمت است، سیستم نورون‌های سمپاتیک و سیستم نورون‌های پاراسمپاتیک. اعصاب سمپاتیک باعث افزایش ضربان و شدیدتر شدن انقباض آن می‌شوند، از سویی دیگر اعصاب پاراسمپاتیک تأثیر معی بر قلب می‌گذارند.

تمام فعالیت‌های الکتریکی قلب باعث به وجود آمدن امواج الکتریکی می‌شود که ما می‌توانیم آن را ثبت کنیم. این اندازه‌گیری عموما توسط یک نمودار به نام الکتروکاردیوگرام یا نوار قلب نشان داده می‌شود. در این جا به بررسی مختصر یک نوار قلب طبیعی می‌پردازیم. در هر نمودار حروفی وجود دارد که به مراحل مختلف تپش قلب اشاره می‌کند:

۱- موج P: اشاره به گسترش پالس الکتریکی در دهلیز‌ها و شروع انقباض آن‌ها

۲- کامپلکس QRS: اشاره به گسترش پالس الکتریکی در بطن‌ها و شروع انقباض آن‌ها

۳- موج T: اشاره به مرحله‌ی ریکاوری بطن‌ها

عملکرد غیرطبیعی سیستم الکتریکی قلب می‌تواند باعث ایجاد تپش‌ها زودرس کوچک شود یا ممکن است باعث ضربان بسیار تند، بسیار آهسته یا نامنظم قلب شود. در اکثر موارد تپش‌های نامنظم قلب به خصوص در بخش دهلیز‌ها بسیار جزئی بوده و نیازی به درمان ندارند، اما در صورت بروز ضربان ناهماهنگ یا افزایش و کاهش تعداد آن به‌صورت مکرر، باید به پزشک مراجعه کرد.

دریچه قلب

پشتیبانی خون

سرخرگ‌های کرونری یا تاجی همان رگ‌هایی هستند که ما سعی می‌کنیم با ورزش کردن و تغذیه‌ی مناسب از مسدود شدن آن‌ها جلوگیری کنیم. اگر سرخرگ‌های کرونری مسدود شوند، حمله‌ی قلبی روی می‌دهد.

قلب نیز مانند دیگر ارگان‌های بدن به خون احتیاج دارد که تا اکسیژن و مواد مغذی خود را دریافت کند. اما قلب اکسیژن و مواد غذایی خود را از خونی که در داخل دهلیز‌ها و بطن‌های آن جریان دارد استخراج نمی‌کند،‌ بلکه وظیفه‌ی خون‌رسانی به عضلات قلب بر عهده‌ی سرخرگ‌های کرونری است. تقریبا ۴ تا ۵ درصد خون خارج شده از بطن چپ قلب وارد سرخرگ‌های کرونری می‌شود تا خون مورد نیاز قلب را تأمین کند.

سرخرگ‌های کرونری از ابتدای سرخرگ اصلی بدن یعنی آئورت نشأت می‌گیرند بنابراین اولین رگ‌هایی هستند که خون پر اکسیژن وارد آن‌ها می‌شود. سرخرگ‌ کرونری به دو بخش تقسیم می‌شود، سرخرگ کرونری اصلی سمت راست که وظیفه‌ی خون‌رسانی به قسمت راست و پایینی قلب را بر عهده دارد و سرخرگ کرونری اصلی چپ که خون‌رسانی به قسمت چپ قلب را بر عهده دارد. با توجه به این که عضلات سمت چپ قلب حجیم‌تر و قوی‌تر از عضلات سمت راست هستند، از این رو سرخرگ کرونری اصلی چپ دارای قطر بیشتری نسبت به سرخرگ‌ کرونری اصلی راست است. سرخرگ کرونری اصلی چپ به دو شاخه تقسیم می‌شود: شاخه‌ی نزولی قدامی سمت چپ و شاخه‌ی چرخشی سمت چپ. هر کدام از این شاخه‌ها خون را به ماهیچه‌های مختلف قلب و سیستم الکتریکی می‌رسانند.

عمل جراحی پیوند قلب

قلب همچنین دارای سیاهرگ‌هایی است که خون کم‌ اکسیژن را از ماهیچه‌های آن جمع‌آوری می‌کند. بیشتر سیاهرگ‌های اصلی قلب‌ (سیاهرگ اصلی قلبی، سیاهرگ کوچک قلبی، سیاهرگ میانی قلبی، سیاهرگ پشتی بطن چپ و سیاهرگ پشتی دهلیز چپ) خون خود را به داخل سینوس کرونری می‌ریزند که آن هم به سوی دهلیز راست باز می‌شود.

بیماری سرخرگ‌های کرونری در نتیجه‌ی مسدود شدن یکی از سرخرگ‌های خون‌رسان به ماهیچه‌های قلب ایجاد می‌شود. وقتی یکی از این سرخرگ‌ها تا حدی مسدود شود، نمی‌تواند به اندازه‌ی کافی اکسیژن به ماهیچه‌ی قلب برساند. زمانی که شخص دارای بیماری سرخرگ کرونری به خود فشار می‌آورد ( با ورزش کردن یا کار کردن) ماهیچه‌ی قلب به اکسیژن بیشتری نیاز پیدا می‌کند اما چون بخشی از سرخرگ کرونری مسدود شده است نیاز ماهیچه به‌طور کامل رفع نمی‌شود و در این صورت درد در ناحیه‌ی سینه احساس می‌شود که به این وضعیت آنژین صدری گفته می‌شود. اگر مسدودیت سرخرگ کرونری شدیدتر شود درد در ناحیه‌ی سینه حتی در فعالیت‌های کم‌شدت نیز بیشتر می‌شود، به این وضعیت آنژین ناپایدار می‌گویند. آنژین ناپایدار بسیار خطرناک بوده و در ۱۰ درصد افراد دارای این بیماری منجر به حمله‌ی قلبی می‌شود. همچنین وجود آنژین ناپایدار می‌تواند باعث آسیب دیدن لایه‌های قلبی و پارگی ‌آن‌ها و بروز خون‌ریزی داخلی و انسداد بیشتر شود. زمانی که سرخرگ کرونری به‌طور کامل مسدود شود هیچ اکسیژن و ماده‌ی غذایی به ماهیچه‌های قلب نمی‌رسد و در نتیجه سکته‌ی قلبی روی می‌دهد. سکته‌ی قلبی باعث مرگ یک بخش از ماهیچه‌ی قلب می‌شود، و حتی در صورت نجات بیمار از سکته‌ی قلبی، عملکرد قلب او افت می‌کند.

چند رقم جالب

قلب به‌طور میانگین در هر تپش ۷۰ میلی‌لیتر خون پمپاژ می‌کند. همان طور که پیش‌تر گفته شد ضربان میانگین قلب در یک فرد ۷۲ بار در دقیقه است. بنابراین قلب به‌طور متوسط در هر دقیقه ۵ لیتر خون پمپاژ می‌کند. به بیان دیگر در هر روز ۷۲۰۰ لیتر  و در یک سال ۲،۷۰۰،۰۰۰ لیتر خون توسط قلب پمپاژ می‌شود. قلب یک شخص ۷۰ ساله، ۱۸۴ میلیون لیتر خون پمپاژ کرده است. این آمار برای یک پمپ ۳۰۰ گرمی اصلا بد نیست.  

بیماری قلبی

درمورد بیماری‌های قلبی چه باید بدانیم؟

وقتی در مورد بیماری قلبی صحبت می‌شود، همه به یاد حمله‌ی قلبی می‌افتند. اما اصطلاح بیماری قلبی طیف وسیعی از شرایط قلبی را شامل می‌شود که هر کدام می‌تواند در عملکرد خون‌رسانی قلب اختلال ایجاد کند. از شایع‌ترین بیماری‌های قلبی می‌توان به گرفتگی سرخرگ‌های کورنری، آریتمی، بیماری ماهیچه‌ی قلب و نارسایی قلب اشاره کرد. هر شخص باید با نشانه‌های هشداردهنده‌ی هر بیماری آگاه باشد تا در هنگام بروز آن‌ها واکنش مناسبی از خود نشان دهد.

سرخرگ‌های مسدود شده

تجمع یک توده‌ی چسبناک از چربی و کلسترول در داخل سرخرگ‌های کرونری قلب می‌تواند راه خون برای رسیدن به ماهیچه‌های قلب را باریک و حتی مسدود کند. بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری تا زمان تشکیل یک ه خون و وقوع حمله‌ی قلبی از وضعیت نامناسب قلب خود آگاهی پیدا نمی‌کنند. با این حال بیماری سرخرگ‌های کرونری نشانه‌هایی چون درد سینه‌ی مزمن یا آنژین دارد.

حمله‌ی قلبی

توده‌ی مسدود کننده‌ی سرخرگ‌های کرونری قلب خمیر‌مانند است با این حال پوشش خارجی آن سخت است. زمانی که این پوشش سخت ترک برداشته و می‌شکند ه‌ی خون ایجاد می‌شود. ه‌ی ایجاد شده می‌تواند یک سرخرگ کرونری را کاملا مسدود کند و در نتیجه فرآیند خون‌رسانی به یک قسمت از قلب متوقف می‌شود. خون، حامل اکسیژن است و قطع اکسیژن‌رسانی به قلب می‌تواند به آن آسیب رسانده و حتی منجر به مرگ شخص شود. حمله‌ی قلبی به یکباره روی می‌دهد و لازم است کمک‌های پزشکی به فوریت در اختیار بیمار قرار گیرد.

نشانه‌های حمله‌ی قلبی چیست؟

شما شاید در هنگام بروز حمله‌ی قلبی موارد زیر را تجربه کنید:

  • درد یا احساس فشار در سینه
  • احساس درد ناخوشایند در پشت، فک، گلو و دستان
  • حالت تهوع، دیرهضمی و سوزش در سینه
  • ضعف، پریشانی و تنفس‌های تند و بریده
  • ضربان قلب سریع یا نامنظم

باید توجه کرد که تجربه‌ی چنین مواردی حتی اگر شدید نباشند یک فوریت پزشکی محسوب می‌شود.

علائم حمله‌ی قلبی در ن

ن در هنگام حمله‌ی قلبی ممکن است در سینه دردی احساس نکنند. در مقایسه با مردان، ن ممکن است بیشتر سوزش سینه،‌ لرزش قلب، کم‌اشتهایی، سرفه و احساس خستگی و سرگیجه را تجربه کنند. نباید هیچگاه این نشانه‌ها را نادیده گرفت. شما هر چه بیشتر برای دریافت خدمات پزشکی دیر اقدام کنید، بیشتر به سلامتی قلب خود آسیب می‌رسانید.

سریع عمل کنید

اگر احساس می‌کنید حمله‌ی قلبی به شما دست داده است، سریعا با فوریت‌های پزشکی تماس بگیرید، حتی اگر از این موضوع مطمئن نباشید. منتظر نمانید تا ببینید که حالتان بهتر می‌شود یا نه. هیچگاه در این شرایط رانندگی نکنید. تیم فوریت‌های پزشکی به محض رسیدن به بیمار دست به کار می‌شوند. پاسخ سریع آن‌ها می‌تواند جان بیمار را نجات دهد.

ضربان قلب نامنظم یا آریتمی

تپش قلب شما ناشی از پالس‌های الکتریکی است که در سراسر قلب ایجاد می‌شود. تولید این پالس‌ها به‌صورت منظم است اما گاهی اوقات می‌تواند از ریتم خود خارج شود. وقوع آریتمی می‌تواند باعث تپش بسیار سریع یا آهسته یا نامنظم قلب شما شود. اغلب آریتمی‌ها بی‌ضرر هستند و بعد از چند لحظه از بین می‌روند، اما برخی از آریتمی‌ها که اغلب ناشی از بیماری‌های دیگر قلبی هستند می‌توانند سلامتی بدن شما را تهدید کنند. اگر شما متوجه آریتمی‌ها مکرر و جدی شدید با یک پزشک م کنید.

بیماری ماهیچه قلب

ماهیچه‌های غیرطبیعی قلب می‌تواند باعث اختلال در عملکرد پمپاژ قلب شود. مشکلات سلامتی نظیر فشار خون بالا، دیابت و چاقی در درازمدت می‌تواند باعث بروز این بیماری شده و در نهایت به نارسایی قلبی منجر شود.

نارسایی قلبی

نارسایی قلبی به‌معنای از کار افتادن ناگهانی قلب نیست. اصطلاح نارسایی قلبی به این معناست که قلب نمی‌تواند به‌اندازه‌ی کافی خون پمپاژ کند. در این صورت به مرور زمان قلب سعی می‌کند با بزرگ‌تر شدن و تپش بیشتر این کمبود را جبران کند، با این حال این وضعیت در دراز مدت باعث ضعیف‌ شدن ماهیچه‌ی قلب و کاهش بیشتر قدرت پمپاژ آن می‌شود و بر مشکلات می‌‌افزاید. در بیشتر موارد نارسایی قلبی در اثر بیماری سرخرگ‌های کرونری و حمله‌ی قلبی ایجاد می‌شود.

مقاله‌های مرتبط:

بیماری‌های مادرزادی قلب

انسان ممکن است از زمان تولد یک دریچه‌ی قلبی نشت‌کننده یا دیواره‌های قلبی آسیب دیده داشته باشد. در اکثر موارد چنین نواقصی تا زمان بزرگسالی خود را نشان نمی‌دهند. نواقصی مانند شل بودن یا نارسایی دریچه‌ها در اکثر موارد نیاز به درمان ندارند با این حال در موارد شدیدتر راه‌حل‌های دارویی و جراحی برای درمان این بیماری‌ها وجود دارد. اگر فردی مبتلا به این بیماری باشد شانس بروز آریتمی، نارسایی قلبی و عفونت دریچه‌ها برای او بیشتر است. با این حال سبک زندگی مناسب به همراه تغذیه، و ورزش و مراقبت‌های دوره‌ای باعث کاهش شانس بروز بیماری‌های ثانویه‌ی قلبی می‌شود.

مرگ قلبی ناگهانی

ایست قلبی شبیه حمله‌ی قلبی نیست. در هنگام ایست قلبی ناگهانی سیستم الکتریکی قلب به هم می‌ریزد و باعث می‌شود قلب بسیار تند یا نامنظم بتپد و به جای فرستادن خون به سراسر بدن دچار لرزش شود. در این حالت یک الکتروشوک می‌تواند قلب را به ریتم اصلی خود بازگرداند، با این حال بدون وجود شوک الکتریکی شخص ممکن است در چند دقیقه بمیرد. قبل از رسیدن فوریت‌های پزشکی باید احیای قلبی ریوی (CPR) را شروع کرد و سریعا با فوریت‌های پزشکی تماس گرفت.

الکتروکاردیوگرام یا نوار قلبی

نوار قلبی فعالیت الکتریکی قلب شما را ثبت می‌کند. در مدت این آزمایشِ بدون درد، پزشک به مدت چند دقیقه چند الکترود به پوست شما می‌چسباند. نتایج این آزمایش به پزشک نشان می‌دهد که آیا قلب شما دارای ضربان ناهماهنگ است یا نه. دقت کنید که شخص نمی‌تواند برخی از تپش‌های نامنظم قلب را احساس کند. همچنین نوار قلبی می‌تواند نشان دهد که آیا شما دچار حمله‌ی قلبی شده‌اید و یا در گذشته تجربه‌ی حمله‌ی قلبی داشته‌اید یا خیر. همچنین پزشک با گرفتن نوار قلبی شما در یک دوره‌ می‌تواند روند عملکرد قلب شما را تحت نظر بگیرد.

نوار قلب / الکتروکاردیوگرام / ECG / EKG

تست ورزش

این آزمایش می‌تواند سطح عملکرد قلب شما را هنگام فعالیت شدید ارزیابی کند. شما در این آزمایش روی یک تردمیل راه می‌روید یا می‌دوید، در حالی که الکترودهایی به بدن شما متصل است. در این حین پزشک نوار قلب، میزان تپش قلب و فشار خون شما را ثبت و اندازه‌گیری می‌کند تا ببیند قلب شما به میزان کافی خون پمپاژ می‌کند یا خیر.

هولتر

این وسیله‌ی قابل حمل، ریتم قلب شما را را ضبط می‌کند. وقتی پزشک به وجود مشکلی در قلب شما شک کند از شما می‌خواهد این وسیله را یک یا دو روز با خود داشته باشید. این وسیله‌ی ضربان قلب شما را در مدت شبانه‌روز ثبت می‌کند. احتمالا پزشک از شما خواهد خواست در این مدت علائم و فعالیت‌های خود را نیز ثبت کنید.

رادیوگرافی قفسه سینه

در این آزمایش با تابش میزان کمی از اشعه ایکس وضعیت قلب، ریه و استخوان‌های سینه به‌صورت تصویر نشان داده می‌شود. پزشکان با دیدن این تصاویر می‌توانند برخی مشکلات قلبی را تشخیص دهند. در این تصویر توده‌ی متورم در عکس سمت راست یک بطن چپ بزرگ‌شده را نشان می‌دهد. تورم بطن چپ به عنوان مهم‌ترین قسمت قلب یکی از نشانه‌های نارسایی قلبی است.

اکوکاردیوگرام

در این آزمایش از امواج صوتی برای به دست آوردن تصاویر زنده و متحرک قلب شما استفاده می‌شود. با استفاده از امواج فراصوتی پزشک می‌تواند آسیب‌ها یا مشکلات مربوط به حفره‌ها، دریچه‌ها و جریان خون در قلب را تشخیص دهد. این آزمایش می‌تواند به تشخیص و نظارت بر روند درمان بیماری‌های قلبی کمک کند.

سی‌ تی‌ اسکن قلبی

سی‌تی‌اسکن یا پرتونگاری مقطعی با استفاده از اشعه‌ی ایکس به ثبت تصاویر باکیفیت و با جزئیات زیاد از قلب و رگ‌های خونی آن می‌پردازد. سپس یک پردازشگر با ترکیب این تصاویر یک عکس ۳ بعدی از قلب شما تهیه می‌کند. پزشکان از این تصاویر برای مکان‌یابی توده‌های چربی یا کلسیم مسدودکننده‌ی سرخرگ‌های کرونری یا تشخیص مشکلات دریچه‌ای و دیگر بیماری‌های قلبی استفاده می‌کنند.

کاتترازیسیون قلبی

در این فرآیند پزشک شما یک لوله‌ی نازک و انعطاف‌پذیر به نام کاتتر را از طریق یکی از رگ‌های خونی دست یا پا به سوی قلب شما می‌فرستد. سپس با انتشار یک مایع رنگی به داخل هر یک از سرخرگ‌های کرونری با استفاده از اشعه‌ی ایکس تصویر قلب شما گرفته می‌شود. مایع منتظر شده در داخل سرخرگ‌های کرونری باعث می‌شود تصاویر گرفته شده واضح‌تر بوده و جزئیات بهتر دیده شوند. تصاویر ثبت شده با این روش می‌توانند هر نوع گرفتگی در عروق و شدت آن‌ها را نشان دهند.

زندگی با بیماری قلبی

بسیاری از انواع بیماری‌های قلبی تا پایان عمر همراه بیمار هستند. در ابتدا تشخیص علائم بیماری ممکن است سخت باشد چون اغلب بر زندگی روزمره‌ی بیمار تأثیر نمی‌گذارد. اما اگر بیماری‌ قلبی به حال خود رها شود در طولانی مدت ممکن است بدتر شود و بر کیفیت زندگی شخص تاثیر بگذارد.

درمان نارسایی قلبی

اگر قلب دچار نارسایی شده و عملکرد آن شروع به افت کند، ممکن است فرد احساس خستگی زودرس کرده و پس از اندکی فعالیت به نفس‌نفس بیافتد. همیشه‌ به تورم‌های شکم، مچ پا و کف پا حساس باشید. در بسیاری از موارد درمان بیماری قلبی باعث جلوگیری وخیم شدن آن و کنترل سطح سلامت بدن بیمار می‌شود. در صورت ابتلا به بیماری قلبی می توان با روش‌های مختلفی از جمله تغییر سبک زندگی، دارو، جراحی و در موارد بسیار نادر پیوند قلب از پیشرفت نارسایی قلبی جلوگیری کرد.

داروها

داروهای قلبی متعددی می‌توانند به بیمار کمک کنند. برخی از این داروها فشار خون را پایین می‌آورند و برخی میزان ضربان قلب و سطح کلسترول خون را کاهش می‌دهند. برخی از داروها نیز به کنترل آریتمی‌ها کمک کرده و از ایجاد ه‌های خونی جلوگیری می‌کنند. اگر قلب انسان متحمل صدماتی شده باشد، داروهای دیگر می‌تواند به بالا ماندن سطح پمپاژ قلب کمک کند.

دارو / drug

آنژیوپلاستی

پس از انجام آزمایش آنژیوگرافی یا رگ‌یابی و قطعی شدن مکان مسدود شدن سرخرگ‌ها در قلب، پزشک از روش‌های مختلفی برای برطرف کردن گرفتگی رگ‌ها استفاده می‌کند که یکی از آن‌ها آنژیوپلاستی است. در این فرآیند مسیر سرخرگ کرونری باز شده و جریان خون در آن به حالت طبیعی باز می‌گردد. در آنژیوپلاستی ابتدا پزشک یک کاتتر با یک بالن در انتهای آن از داخل یکی از رگ‌های بدن به سمت قلب می‌فرستد. وقتی کاتتر به مکان گرفتگی می‌رسد، بالن متصل به آن با هوا پر شده و سرخرگ مسدود شده گشاد می‌شود در نتیجه جریان خون در آن از سر گرفته می‌شود. همچنین ممکن است پزشک یک لوله‌ی مشبک در آن مکان جاگذاری کند تا از مسدود شدن دوباره‌ی سرخرگ جلوگیری کند.

عمل بای‌پس

عمل بای‌پس یا دورزدن، زمانی از سوی پزشک پیشنهاد می‌شود که بیمار یک یا چند سرخرگ کرونری با مسدودیت شدید یا کامل داشته باشد. در این عمل پزشک یک تکه از رگ‌های‌ بدن مانند سیاهرگ ران، ورید‌های بازو، یا سرخرگ سینه را برداشته و به قسمت سالم سرخرگ کرونری متصل می‌کند تا خون از یک مسیر جدید جریان یابد و به اصطلاح نقطه‌ی مسدود شده در سرخرگ را دور بزند.

چه کسانی به بیماری قلبی مبتلا می‌شوند؟

مردان نسبت به ن بیشتر در معرض حملات قلبی قرار دارند، با این حال بیماری‌های قلبی هم در مردان و هم در ن عامل اول مرگ و میر به شمار می‌رود. همچنین در افرادی که سابقه‌ی بیماری قلبی در خانواده‌ی آن‌ها وجود دارد شانس ابتلا به امراض قلبی بیشتر است.

مواردی که می‌توانید کنترل کنید

  • برخی از عادت‌های روزانه می‌تواند شانس بروز بیماری‌های قلبی را در شما کاهش دهد:
  • انجام ورزش به‌صورت منظم (در بیشتر روزهای هفته به مدت ۳۰ دقیقه)
  • داشتن وزن طبیعی و جلوگیری از چاقی
  • داشتن تغذیه‌ی مناسب و متعادل
  • تعدیل مصرف نوشیدنی‌های الکلی (یک نوشیدنی در روز برای ن و دو نوشیدنی در روز برای مردان)
  • عدم استعمال سیگار

اگر شما مبتلا به بیماری دیابت هستید باید به‌طور مدام سطح قند خون خود را کنترل کنید. اگر مبتلا به فشار خون هستید یا کلسترول خون شما بالا است باید برای رساندن آن‌ها به سطح نرمال یا کنترل آن‌ها نهایت تلاش خود را به‌کار بگیرید.

چرا سیگار کشیدن برای قلب مضر است؟

اگر سیگاری باشید شانس ابتلا به بیماری‌های قلبی در شما ۲ تا ۴ برابر بیشتر از افراد غیر سیگاری است. همین حالا بهترین زمان برای کنار گذاشتن سیگار است. شانس وقوع حمله‌ی قلبی در افرادی که سیگار را ترک می‌کنند از همان ۲۴ ساعت اول شروع به کاستن می‌کند.

سیگار کشیدن

زندگی با بیماری قلبی

با استفاده از یک برنامه‌ی ریکاوری قلبی می‌توان به زندگی طبیعی بازگشت. یک پزشک متخصص قلب می‌تواند مشاور خوبی برای شما باشد. متخصصان می‌توانند یک برنامه‌ی همه جانبه که ابعاد مختلف زندگی روزانه مانند تغذیه، ورزش و حمایت احساسی را پوشش می‌دهند برای شما تدارک ببینند. این برنامه‌ها می‌توانند تأثیر زیادی بر سلامت شما بگذارند.

در بخش بعدی به راهکارهایی برای کنار آمدن با بیماری‌های قلبی یا پیشگیری از آن اشاره می‌کنیم.

نکاتی برای داشتن قلبی سالم

بدون آوردن هیچ بهانه‌ای سیگار کشیدن را کنار بگذارید

راه‌های زیادی برای مراقبت از سلامت قلب و عروق خونی وجود دارد و دوری از تنباکو یکی از موثرترین و بهترین راه‌ها است. در حقیقت استعمال سیگار یکی از قابل‌ کنترل‌ترین فاکتورهای خطر بیماری قلبی به شمار می‌آید. اگر شما سیگار می‌کشید یا از دیگر محصولات تنباکو استفاده می‌کنید مؤسسات و انجمن‌ها معتبر علمی دنیا نظیر انجمن قلب آمریکا، مؤسسه ملی قلب، ریه و خون آمریکا و مرکز پیشگیری و کنترل بیماری آمریکا (CDC) به شما توصیه می‌کنند هر چه سریع‌تر مصرف سیگار را متوقف کنید. انجام این کار نه تنها بر قلب بلکه بر سلامت کلی بدن شما تأثیر مثبت شگرفی می‌گذارد.

روی شکمتان تمرکز کنید

مراقب جلو آمدن شکم خود باشید. در ژورنال کالج پزشکی قلب آمریکا اشاره شده است که چربی اضافی دور شکم با فشار خون بالا و سطح بالای چربی ناسالم خون مرتبط است. اگر شما چربی اضافه دور شکم دارید وقت آن رسیده است که بر روی ورزش‌های مختص شکم تمرکز کنید. تغذیه‌ سالم و ورزش کردن می‌تواند وضعیت شما را به‌صورت قابل‌توجهی بهبود ببخشد.

شاخص نسبی توده‌ی چربی بدن /RFM

داشتن رابطه شویی سالم و منظم

شاید عجیب به‌نظر بیاید. داشتن رابطه‌ی جنسی برای سلامت قلب مفید است. داشتن رابطه‌ی جنسی به‌صورت منظم می‌تواند به کاهش فشار خون و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی کمک کند. تحقیقات منتشر شده در ژورنال پزشکی قلب آمریکا نشان می‌دهد که داشتن فعالیت جنسی کم با خطر بالاتر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی مرتبط است.

بافندگی و سایر فعالیت‌های دستی

کار کردن با دستان می‌تواند به آرامش ذهن کمک کند. داشتن فعالیت‌هایی نظیر بافندگی، خیاطی و قلاب‌دوزی می‌تواند بر کاهش استرس و سلامت قلب شما تأثیر مثبت بگذارد. فعالیت‌ها و سرگر‌می‌های آرام‌بخش دیگر نظیر کار با چوب، آشپزی، باغبانی و حل پازل می‌تواند به کاهش استرس شما کمک کند.

رژیم غذایی پرفیبر

طبق یافته‌های مایو کلینیک (یکی از معتبرترین دانشگاه‌های علوم پزشکی دنیا) یک رژیم غذایی پر از فیبر محلول می‌تواند باعث کاهش غلظت لیپوپروتئین یا کلسترول بد در خون شود. از منابع فیبرهای قابل حل می‌توان به جو دوسر، جو، سیب، گلابی و آواکادو اشاره کرد.

موسیقی

فرقی نمی‌کند که از موسیقی سنتی خوشتان می‌آید یا موسیقی پاپ، گوش دادن یک ورزش عالی برای سلامت قلب است. رقصیدن یا انجام حرکات موزون ورزشی همراه با موسیقی هم مانند دیگر ورزش‌های هوازی ضربان قلب را افزایش می‌دهد و ریه‌های فرد را بیشتر به کار می‌اندازد. 

موسیقی

مصرف بیشتر ماهی

رژیم غذایی حاوی اسید چرب امگا ۳ نیز می‌تواند از بروز بیماری‌های قلبی جلوگیری کند. بسیاری از ماهی‌ها مانند ماهی قرل‌آلا، ماهی تن،‌ ماهی ساردین و شاه‌ماهی منابع سرشاری از اسید چرب امگا ۳ به حساب می‌آیند. انجمن قلب آمریکا پیشنهاد می‌کند که شما باید سعی کنید حداقل دو بار در هفته ماهی بخورید. اگر نگران مقدار جیوه‌ی موجود در ماهی‌ها یا دیگر آلودگی‌های موجود در آبزیان هستید بهتر است بدانید که مزایای ماهی برای سلامتی قلب بسیار بیشتر از مضرات آن برای سلامتی بدن است.

خندیدن و تقویت روحیه

تنها به ایمیل‌ها یا پست‌های فیس‌بوک نخندید. در زندگی روزمره‌ی خود نیز بلند بخندید. اهمیتی ندارد که از یک فیلم کمدی لذت می‌برید یا با دوستان خود جوک می‌گویید، خنده در هر حالت برای قلب شما مفید است. طبق تحقیقات انجمن قلب آمریکا خندیدن سبب کاهش هورمون‌های استرس می‌شود و در نتیجه التهاب سرخرگ‌های قلب کم می‌شود. همچنین خندیدن سبب بالا رفتن سطح لیپوپروتئین پرچگالی یا همان کلسترول خوب می‌شود.

یوگا

یوگا می‌تواند تعادل، انعطاف‌پذیری و قدرت عضلات را بیش‌تر کند. اما یکی از مهم‌ترین مزیت‌های یوگا کاهش استرس است و از این راه می‌تواند به سلامت قلب کمک کند. طبق تحقیقات منتشرشده در ژورنال پزشکی جایگزین و مکمل مبتنی بر شواهد، ورزش یوگا این پتانسیل را دارد که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را بکاهد.

یوگا

نمک را کنار بگذارید

طبق پژوهش‌های ژورنال پزشکی نیوانگلند، اگر کل جمعیت ایالات متحده میانگین مصرف نمک خود را به نصف قاشق‌ چای‌خوری در روز محدود کنند، تعداد افرادی که سالانه به بیماری‌های سرخرگ‌های کرونری مبتلا می‌شوند به نصف کاهش پیدا خواهد کرد. نویسندگان مقاله این تحقیق معتقدند مصرف نمک یکی از فاکتورهای مهم در افزایش هزینه‌ی بهداشت و درمان در ایالات متحده است. غذاهای آماده و تهیه شده در رستوران‌ها عموما دارای نمک زیادی هستند، بنابراین قبل از رفتن به یک رستوران فست‌فود کمی به سلامت قلب خود فکر کنید. اگر شما دارای فشارخون هستید یا از نارسایی قلبی رنج می‌برید می‌توانید به فکر جایگزین‌هایی برای نمک باشید.

عوارض مصرف نمک

فعالیت و تحرک داشته باشید

محققان انجمن قلب آمریکا و آرشیو پزشکی داخلی آمریکا هشدار می‌دهند که صرف‌نظر از میزان وزن یا سطح تناسب اندام، نشستن به مدت طولانی باعث کاهش طول عمر افراد می‌شود. به نظر می‌رسد داشتن سبک‌ زندگی که شامل نشستن جلوی تلوزیون به مدت طولانی یا کارکردن پشت میز باشد، تأثیر نامطلوبی بر سطح چربی و قند خون می‌گذارد. اگر شغل شما مستم نشستن پشت میز ا

هر آنچه نیاز است در مورد ساختار ریه و عملکرد آن بدانید

یکی از مهم ترین اندام های دستگاه تنفسی در انسان ها ریه است. از وظایف ریه این است که جداسازی اکسیژن از هوا و انتقال آن به دستگاه گردش خون را انجام می دهد و خون را وارد بافت ها خواهد کرد و گاز دی اکسیدکربن را از ریه ها خارج خواهد کرد. جایگاه ریه ها در قفسه سینه می باشد و بسیار بزرگ هستند و فضای زیادی را اشغال خواهند کرد. هر فردی دارای دو ریه است و ریه چپ کوچک تر است ریه سمت راست است.
ریه
شکل ظاهری ریه ها مشابه اسفنج می باشد. ریه ها در قفسه سینه قرار دارند و آنقدر بزرگ هستند که بیشتر فضای سینه را گرفته اند. هر انسان دو ریه دارد و ریه سمت چپ کمی کوچکتر از ریه سمت راست است.
ریه ها شگفت انگیز هستند و به شما کمک می کند تا نفس بکشید، حرف بزنید ، آواز بخوانید، گریه کنید. ریه ها حتی با مغز همکاری می کنند و وقتی کیلومترها می دوید مقدار هوای بیشتر با سرعت بیشتر وارد بدن و سپس خارج می شود. ریه با سیستم تنفسی کار می کنند، هوای تازه را وارد بدن و هوای کثیف را از بدن خارج می کند.
ریه

ساختار ریه ها و نقش ریه ها در بدن

همانطور که گفتیم ریه ها در قفسه سینه قرار دارند و بیشتر فضای سینه را گرفته اند و ریه سمت چپ کمی کوچکتر از ریه سمت راست است زیرا سمت چپ، جایگاه قلب است.
قفسه سینه که از 12 دنده تشکیل شده است و این دنده ها به ستون فقرات پشت کمر و دور ریه ها به هم متصل شده اند ، از ریه ها محافظت می کنند در زیر ریه ، دیا فراگم که ماهیچه گنبدی شکل است قرار دارد و کمک می کند تا عمل دم و بازدم انجام شود.
ریه ها از بیرون شبیه اسفنج صورتی رنگ هستند. در انتهای نای دو لوله بزرگ به نام لوله نای اصلی وجود دارد که یکی به سمت چپ و یکی به سمت راست متصل است؛ هر شاخه اصلی نایژه شاخه هایی به درون لوله ها دارد که این شاخه ها کوچک و کوچکتر می شوند، به کوچکترین لوله نایچه گفته می شود. در هر ریه حدود 30 هزار نایچه در هر ریه وجود دارد و هر نایچه به اندازه مو می باشد.
آلوئولی یا حبابچه محل مخصوصی در انتهای نایچه ها هستند که کیسه های بسیار نازک به طور فشرده در آن وجود دارد. در ریه 600 میلیون آلوئولولی وجود دارد. آلوئولوس نام هر آلوئولو می باشد و سوراخهایی مثل رگهای کوچک خونی که به آن مویرگ می گویند دارد. این مویرگها بسیار ریز هستند.
ریه نقش اساسی در سلامتی انسان دارد و انسان بدون ریه نمی تواند زندگی کند. برای صحبت کردن نیز نیاز به ریه ها داریم. نای در بالای حنجره وجود دارد ، به حنجره جعبه صدا گفته می شود. تارهای صوتی در امتداد حنجره برای تولید صدا باز و بسته می شوند. زمان خارج شدن هوا از ریه ها ، از طریق نای و حنجره به تارهای صوتی برخورد می کند. اگر تارهای صوتی بسته باشند هوا میان آنها عبور می کند تارهای صوتی می لرزند و صدا تولید می شود. میزان بلندی صدا به مقدار هوایی که از ریه ها خارج می شود بستگی دارد.
در صورت بروز هرگونه مشکل در ریه ها ، بیماری هایی ایجاد خواهند شد که در این قسمت از سلامت نمناک به معرفی برخی از آن ها خواهیم پرداخت.
ساختار ریه انسان

بیماری های مرتبط با ریه

آسبستوس

آسبستوس یک بیماری ریوی مزمن است که به دلیل تنفس پنبه های کوهی به وجود می آید. این پنبه ها در برابر گرما مقاوم هستند و برای عایق سازی استفاده می شود. اگر مدت زمان طولانی در معرض این پنبه ها نفس بکشید ، به تنگی نفس دچار خواهید شد.
این بیماری زخم هایی در ریه ایجاد می کند و اکسیژن رسانی را سخت خواهند کرد. افراد باید محیط اطراف خود را عاری از این دانه های پنبه کنند و سیگار را ترک کنند.

آسم

آسم یک بیماری مزمن است که ریه شما را حساس کرده و تنفس را سخت می کند. آسم درمان ندارد اما می توان فرد را در این زمان زنده نگه داشت.
ریه در این حالت پر از مخاط شده و ورم می کند و جریان هوا را باریک می کند و هوا به خوبی جریان پیدا نخواهد کرد. ریه ها فشرده می شوند و کوچک و تنگ می گردند و تنفس کشیدن سخت خواهد شد.
آسم

اتساع نایژه

جریان هوا در ابتلا به این بیماری آسیب می بیند. در واقع پرزهای روی ریه آسیب می بینند و گرد و غبار و مخاط را به خود جذب می کنند. در این بیماری مسیر هوا پهن شده و کش می آید و جرم ها و آلودگی ها در آن تجمع می کنند که ممکن است عاملی برای عفونت شوند. این بیماری درمان ندارد اما با سالم زندگی کردن بهبود خواهد یافت.
عفونت های موجود در هوا، مسدودیت راه هوا و تنفس ، کیست های فیبرومی ، بیماری های مربوط به پرز ریه عاملی برای این بیماری هستند.

فشار خون ریوی

مشکلات مختلف موجب فشار خون بالا در رگ های ریوی می شود. فشارخون بالای رگ های ریوی سبب تنگی نفس و درد قفسه سینه خواهد شد.

برونشیت

برونشیت به معنای ورم جریان هوا می باشد که معمولاً به مری متصل می گردد و مشکلات را ایجاد می کند. کیسه ریه در این حالت می تواند اکسیژن کافی را جذب کند و در نتیجه التهاب به وجود می آید.
این التهاب در دیواره جریان هوا رخ می دهد و چسبندگی ایجاد می کند و سپس جریان هوا در حالت شدید مسدود می گردد و باعث سرفه خواهد شد.
دو نوع برونشیت وجود دارد:
برونشیت حاد که فرد را برای مدتی بیمار کرده و بعد از دو الی سه ماه بهبودی دارد.
برونشیت مزمن که هیچگاه از بین نمی رود و همیشه سرفه ها در سه ماه از سال با فرد همراه می باشد.

سرفه مزمن

سرفه مزمن بر اثر سرماخوردگی ، آلرژی و آنفولانزا طبیعی است اما اوقات سرفه هدف خاصی دارد و می خواهد که تنگی های موجود در ریه را از بین ببرد.
سرفه کمک می کند تا مخاط از جریان هوا جدا شوند. مخاط اضافه بر اثر سرماخوردگی ، سیگار، مشکلات سینوسی یا گرفتگی بینی و عفونت ها به وجود می آید.
گاهی اوقات سرفه به ریه ها مربوط نمی شود و گاهی اوقات به علت مشکلات قلبی، سوزش معده و مصرف بعضی از داروها و یا تحریک کننده های گلو می باشد. سرفه های خونی یا مخاط غلیظ طبیعی نیستند.
اگر سرفه ها شما را خسته کردند و باعث دل درد یا کمر درد یا درد در قفسه سینه شدند ، حتماً باید با پزشک خود صحبت کنید.
سرفه مزمن

بیماری مزمن انسدادی روده

این بیماری دو نوع را پوشش می دهد. بیماری مزمن انسدادی روده در طول زمان بدتر می شود و قابل درمان نیست اما می توان آن را مدیریت کرد. این بیماری دو نوع اصلی دارد که در چنین شرایطی ریه ها در قسمت کیسه ریه دچار مشکل می شوند و کیسه ها شبیه به بالن کش می آیند.
برونشیت های مزمن زیر دسته این بیماری محسوب می شوند که ورم و قرمزی را ایجاد می کنند. علل این بیماری سیگار کشیدن ، اختلالات ژنتیکی ، آلودگی هوا ، عفونت های ریوی پرتکرار ، آسم شدید و یا آسم همراه با سیگار کشیدن است.

سرماخوردگی رایج

سرماخوردگی معمولاً یک اختلال تنفسی به وجود می آورد. بسیاری از ویروس های مختلف عاملی برای سرماخوردگی هستند. بالغ بر 100 ویروس سرماخوردگی در هوا وجود دارد . این ویروس ها شیوع دارند و به راحتی منتقل می شوند و گلو و بینی را درگیر می کنند.
اگر فرد سرفه کرده و عطسه کند ، می تواند با استفاده از اسپری جریان هوا را باز کند.
ویروس سرماخوردگی در کل سال وجود دارد اما در ماه زمستانی بیشتر است و علت آن هم این است که ما زمان بیشتری در داخل منزل سپری می کنیم و در نتیجه بیشتر در معرض جرم ها و آلودگی ها می باشیم.

خروسک

خروسک یک عفونت ویروسی است که عامل التهاب گلو و تارهای صوتی می باشد. خروسک معمولاً در کودکان زیر 5 سال رایج تر است و جریان هوای آن ها را کوچک تر می کند و در نتیجه آن ها مستعد ورم می شوند. علائم خروسک سرفه هایی با صدای بلند و خش دار می باشد که معمولاً شب ها تشدید پیدا می کند.
خروسک

فیبروز سیستیک

فیبروز سیستیک یک بیماری ژنتیکی محسوب می گردد که معمولاً افراد جوان را درگیر می کند. این بیماری اساساً روی ریه ها و سیستم گوارشی افراد تأثیر می گذارد و یک نوع مخاط چسبنده و ضخیم غیر معمول را در این قسمت ها ایجاد می کند که باعث مسدودیت ریه ها می شود و تنفس را سخت می کند و در نتیجه احتمال عفونت وجود دارد که زندگی فرد را تهدید می کند. فیبروز سیستیک همچنین روی لوزالمعده نیز تأثیر می گذارد و تولید آنزیم های گوارشی را مسدود می کند و باعث می شود که مواد مغذی به بدن جذب نشوند.

هانتا ویروس

سندروم هانتاویروس معمولاً بسیار نادر است اما یک بیماری جدی برای ریه ها محسوب می شود که می تواند به قسمت های دیگر بدن پخش شود. افرادی که معمولاً در محیط های آلوده قرار می گیرند ، بیشتر در مواد سمی می باشند. مثلا افرادی که در گاراژ کار می کنند ، بیشتر مستعد این بیماری هستند اما نکته مهم این است که این بیماری از فردی به فرد دیگر منتقل نمی شود.

آنفولانزا

آنفولانزا یک بیماری با شیوع بالا می باشد که بر اثر ویروس آنفولانزا رخ می دهد. ویروس آنفولانزا عفونت هایی را در بینی و گلو ایجاد می کنند. این افراد نمی توانند به راحتی نفس بکشند و چند هفته باید استراحت کنند تا کاملاً خوب شوند.
معمولاً واکسن آنفولانزا هر ساله تزریق می شود تا از این بیماری سخت جلوگیری شود.
افراد سالمند، کودکان، پرستاران کودک، کارمندان بیمارستان، افراد با سیستم ایمنی ضعیف، افراد با بیماری های مزمن مثل آسم و خانم های باردار بیشتر در معرض این بیماری هستند.
واکسن آنفولانزا برای کودکان زیر شش ماه و افراد مبتلا به بیماری هایی مثل تب پیشنهاد نمی شود.
برای جلوگیری از انتشار این جرم ها و ویروس ها باید دستان خود را مرتب بشویید.
انتقال آنفولانزا از طریق لمس دست الوده و مالیدن آن به چشمان، بینی و دهان اتفاق می افتد. پس تا جایی که می توانید از افراد بیمار دوری کنید. حتماً دهان و بینی خود را هنگام سرفه پوشانید.
آنفولانزا

آمبولی ریه

آمبولی ریه معمولاً در یک یا چند عدد از رگ ها اتفاق می افتد و جریان خون را مسدود می کند. همچنین می تواند عاملی برای تجمع چربی و یا تومور باشد. رایج ترین نوع آمبولی روی بر اثر ه شدن خون است، زیرا خون از قلب به ریه ها نمی رسد. بسیاری از افراد بعد از ابتلا به آمبولی ریه خود به خود خوب می شوند.

چاقی

دیواره های قفسه سینه در نفس کشیدن نقش مهمی دارد. ماهیچه ها دنده ها را به هم متصل کرده، به قفسه سینه اجازه گسترش می دهند. سندرم کاهش حجم هوای تنفسی از ریه ها در اثر چاقی رخ داده و افزایش وزن برروی قفسه سینه و شکم باز شدن و بسط قفسه سینه سخت می شود و سبب بیماری مشکلات حاد تنفسی خواهد شد. اختلالات عصبی و عضلانی که در آن اعصاب ، ماهیچه های تنفسی را کنترل می کنند، باعث مشکل در تنفس می شود.

سرطان ریه

سرطان ریه همانطور که از نامش پیداست ، ریه ها را درگیر می کند. سرطان ریه اتفاق می افتد که سلول های سرطانی رشد غیر قابل کنترل پیدا می کنند و در ارگان های بدن پخش می شوند. دو نوع سرطان ریه وجود دارد که هر کدام از آن ها می توانند از راه های مختلف شیوع پیدا کنند . سلوهای بزرگ سرطان ریه و سلول های کوچک سرطانی ریه از انواع سرطان های ریه هستند.

سیاه سرفه

سیاه سرفه نیز یک بیماری عفونی است و به دلیل اختلال در لوله های تنفسی رخ می دهد که معمولاً چند هفته طول می کشد. افراد مبتلا به سیاه سرفه سرفه های بلندی دارند. می توان با واکسن زدن از این بیماری جلوگیری کرد. این بیماری ممکن است روی کودکان زیر شش ماه نیز تأثیرگذار باشد.
سیاه سرفه در بعضی از نوزادان و کودکان جدی می شود. خانم های باردار در سه ماهه سوم بارداری و افراد بالای 60 سال در معرض خطر بیشتری از سیاه سرفه هستند. به همین دلیل باید به خوبی از خود مراقبت کنند.
سیاه سرفه

اماس ریه

اماس یک نوع التهاب در غشاء ریه می باشد. همه افراد مایعی بین دو غشا دارند که تنفسشان را آسان تر می کند. در ابتلا به این بیماری راه تنفس سخت می گردد و این غشاء دچار التهاب ، ورم و قرمزی خواهند شد و فضای به وجود آمده بین آن ها فرد را به این بیماری عفونی مبتلا می کند.

ذات الریه

ذات الریه یک نوع التهاب در یکی از ریه ها یا هر دوی آن ها می باشد که معمولاً به دلیل عفونت رخ می دهد. جرم های مختلفی از جمله باکتری ، قارچ و ویروس عاملی برای ذات الریه هستند . بعد از این که ریه ها عفونی شدند ، مخاط ریه ایجاد می شود و ذات الریه را به وجود می آورد و باعث می شود که اکسیژن کافی به خون نرسد و تنفس برای فرد سخت می گردد .
علائم ذات الریه شامل سرفه ، تب و درد در قفسه سینه می باشد که گاهی اوقات زندگی فرد را تهدید می کند و می تواند عاملی برای مرگ افراد پیر و بستری شدن باشد .

ویروس سین سیشیال

این ویروس ریه ها را عفونی می کند و در هر سنی رخ می دهد که معمولاً بین نوزادان و کودکان رایج تر است . سن میانگین برای کودکان 3 سال می باشد . ویروس سین سیشیال در شرایط خفیف خود به خود از بین می رود اما گاهی اوقات می تواند منجر به عفونت های جدی مثل ذات الریه یا برونشیت شود. معمولاً در اواخر پاییز و اوایل بهار بیشتر اتفاق می افتد و اوج آن نیز در ماه های زمستانی است.

سارکوئیدوز

این بیماری باعث ورم سلول ها در ارگان های مختلف بدن می شود و همچنین روی ریه ها تاثیر می گذارد و ممکن است قسمت های دیگر بدن مثل پوست ، چشم ها ، غدد لنفاوی و مغز را درگیر کند. بیماری سارکوئیدوز سلول های خونی را نیز درگیر کرده و ریه ها را دچار مشکل می کند.

وقفه تنفسی یا آپنه خواب

این بیماری یک مشکل جدی را در تنفس هنگام خواب به وجود می آورد و نفس تنگی از علائم آن می باشد. ممکن است برای 10 تا 30 ثانیه نفس فرد در خواب دچار مشکل شود که گاهی اوقات طولانی تر از این زمان نیز خواهد شد.
افراد مبتلا به این بیماری معمولاً خواب خوبی ندارند . این بیماری درمان ندارد و ممکن است که در طول روز نیز شما را به تنگی نفس دچار کند. عوامل ایجاد آن، استراحت بیش از حد عضلات گلو، مسدود کردن جریان هوا از طریق زبان، مسدود شدن جریان هوا از طریق بافت چربی و جریان هوای باریک می باشد. افراد چاق، مردان، افراد با گردن ضخیم و بلند، سابقه ژنتیکی به این بیماری ، افراد بالای 40 سال و افراد با لوزه های بزرگ بیشتر در معرض این بیماری قرار می گیرند.

ذات الجنب ریه

ریه ها به وسیله پرده ای به نام پرده جنب پوشش داده می شوند که در صورت بروز هر گونه عفونتی در آن ، تنگی نفس و درد قفسه سینه ایجاد خواهد شد و بیماری ذات الجنب را به همراه خواهد داشت.
ذات الجنب ریه

سندروم ناگهانی مرگ نوزاد

سندروم ناگهانی مرگ نوزاد یک بیماری ناگهانی و بدون دلیل واضح می باشد که معمولاً برای نوزادان زیر یک سال اتفاق می افتد. این سندروم هیچ علائم هشدار دهنده ای ندارد و نمی توان علت خاصی را برای آن مشخص کرد اما چیزی که روشن است ، این است که کودکان بیشتر در معرض این سندروم نسبت به افراد بزرگسال می باشند. البته در ده سال گذشته تعداد کودکان مبتلا به این سندروم بسیار کاهش یافته است اما هنوز هم می تواند خطری برای کودکان یک ماه تا یک سال محسوب شود.
سل
سل یک بیماری جدی است که بر اثر وجود باکتری در ریه می باشد و افراد زیادی را دچار می کند و مشکلات زیادی از جمله نارسایی کلیه و مشکلات مغزی نخاعی را ایجاد خواهد کرد. این بیماری شیوع دارد. افرادی که بیماری سل آن ها فعال است، می توانند آن را از طریق آلودگی هوا انتقال دهند اما خوشبختانه درمان و راه های پیشگیری آن وجود دارد.

تاثیر سیگار بر ریه ها

سیگار کشیدن عامل خطر اصلی بیماری های انسدادی مزمن ریه است و موجب تخریب بافت ریه شده و عمل مژه های ریه را غیر فعال می کند.
مواد محرک دود تنباکو (قطران و گاز سیانید) سبب ایجاد برونشیت و آمفیزم در ریه ها می شوند زیرا این محرک ها سبب توقف عمل مژه ریه ها می شوند که ریه را از آلودگی ها پاک می کنند واین محرک ها سبب افزایش ترشح مو توسط غدد ریه می شوند. بنابراین با غیرفعال شدن مژک های ریه ، برای پاکسازی مو اضافی، قطران و سایر ناخالصی ها از ریه ، سرفه انجام می شود بنابراین سیگاری ها بیشتر سرفه می کنند و خلط بیشتری تولید می کنند.
افراد سیگاری بیش از دیگر افراد به کوتاهی تنفس، سنگینی سینه، خس خس، درد سینه، سینوزیت و سرماخوردگی های مکرر مبتلا می باشند و بیماران مبتلا به آمفیزم ریه و برونشیت مزمن ، اغلب سیگاری هستند. آمفیزم در اثر تخریب ریه به وجود می آید که به دلیل تماس با دود و صدمه مستقیم دود سیگار، اکسیدان های القاء شده و یا تولید مواد واسطه ای التهابی جدید می باشد. برونشیت مزمن به دلیل مکانیسم های مشابه در راه های تنفسی است.
اثر سیگار بر ریه

تفاوت انواع سرفه ها چیست ؟

پزشکان سرفه را به سه گروه تقسیم می کنند که بر اساس مدت زمان طولانی شدن آن ها به سرفه حاد، سرفه شدید و مزمن تقسیم می شوند . سرفه حاد کمتر از سه هفته ، سرفه شدید بین 3 تا 8 هفته و سرفه مزمن بیش از 8 هفته به طول می انجامد.

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها